صیانت راستین از حقوق کاربران در فضای مجازی، این است که اجازه ندهیم آزادی مجازی کاربران بیش از پیش محدود شود. فضای مجازی در ایران از ابتدا با فیلترینگ گسترده همراه بوده است.
به جای اینکه امروز بحث این باشد که تصمیمگیرندگان توضیح دهند چرا تا به امروز بخش بزرگی از فضای مجازی را به روی مردم بستهاند، مردم باید خواهش و التماس کنند که شما را به خدا این فضا را بیش از این بر ما تنگ نکنید. چرا منِ شهروند بیچاره سالهای سال است از یوتیوب محروم شدهام؟
وقتی یوتیوب یکی از بهترین منابع برای دستیابی به اقیانوسی بیکران از فایلهای صوتی و تصویری است، چرا، چه کسی، با چه مجوزی، با چه انگیزهای، با چه اصل اخلاقی و با چه حقی من را از چنین حقی محروم کرده است؟ البته من هم، مانند مسئولان عزیز که با فیلترشکن وارد یوتیوب میشوند، در تمام این سالها به برکتِ فیلترشکن ــ شرمآور است که باید بگویم «به برکت» ــ از یوتیوب بهره بردهام. همین امروز بدون یوتیوب حفرهای عظیم در زندگی من ایجاد میشود…
رئیس محترم مجلس، دو روز پیش، در واکنش به انتقادها دربارۀ طرح صیانت، ضمن دفاع از این طرح، گفتهاند:
«تصمیمگیری درباره این پلتفرمها مانند اینستاگرام و واتسآپ که دهها میلیون نفر از آنها استفاده میکنند و هزاران کسب و کار در آنها جریان دارد از اهمیت زیادی برخوردار است و پیچیدگیهای فراوانی دارد و باید در خصوص آنها متغیرهای زیادی را مدنظر قرار داد؛ لذا طرح باید به گونهای اصلاح شود که تصمیمگیری نهایی درباره این پلتفرمها مبتنی بر منطقی عقلانی به صورت مستقیم توسط شورای عالی فضای مجازی صورت گیرد.»
تصدقتان شوم، چرا همین ملاحظاتی که میفرمایید، در مورد فیسبوک، یوتیوب و تلگرام در نظر گرفته نشد؟ از کجا معلوم چنین «منطق عقلانی» که شما میفرمایید در اینجا اعمال شود؟
کسی هست که یک بار برای چهل میلیون کاربر تلگرام که به هیچ گرفته شدند توضیح دهد چرا تلگرام فیلتر شد؟ در شرایطی که قانونی از مجلس نگذشته بود، کسی به کسی توضیح نمیداد، فردا که قانونی هم تصویب شود، دیگر نه تنها کسی به کسی توضیح نمیدهد، بلکه کسی هم که توضیح بخواهد و اعتراض کند ممکن است متهم شود به تلاش برای قانونشکنی!
نه! نباید ما امروز در چنین جایی باشیم که برای جلوگیری از محدود شدن اینترنت التماس کنیم… این وارونگی پوچ و مضحک است! امروز وقت آن است که محدودکنندگان اینترنت بابت اینکه سالهای سال دائم مردم را بیدلیل گرفتار فیلترینگ و کلنجار رفتن با فیلترشکنها کردند، توضیح دهند و بگویند چه دستاوردی از این عملکرد خود داشتند؟!
وقتی در میان مطالبات اساسی مردم، فضای مجازی نه تنها هیچ مسئلۀ خاصی نیست، بلکه گوشۀ دنج و آرامشبخشی برای گریز روانی از هزار مشکل اقتصادی و معیشتی است، بر چه مبنایی کسانی میخواهد همین گریز روانی ناچیز را هم لگدمال کنند؟
اگر در فضای مجازی محتوایی وجود دارد که از نظر برخی ناخوشایند است، این محتوا در فضای مجازی ساخته نمیشود! ای کاش به اسم «فضای مجازی» دقت میکردید… این «مجاز» آینهای از «واقعیت» است. فضای مجازی آینه است!
اگر تصویر ناخوشایندی در آینهای پدیدار شد، با شکستن آینه یا برداشتن آن یا تیره کردنش، آن واقعیت از میان نمیرود. فضای مجازی آینهای است که هر قدر آن را بشکنیم، هیچ تغییری در واقعیت پدید نمیآورد…
در این میان، کسانی هم هستند که در مورد طرح موسوم به «صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی»، دائم از احتمال از بین رفتن «کسبوکارها» صحبت میکنند. این حرف و استدلال نادرست نیست، اما گمراهکننده است. مسئلۀ اساسیتر این است که چرا باید به این سادگی بتوان آزادیهای پیشپاافتادۀ مردم را محدود کرد؟! چرا هیچ گوش شنوایی نیست؟
مطالبۀ منِ شهروند روشن است: استفاده بدون محدودیت از فضای مجازی حق من است. هر گونه اعمال محدودیت نقض حقوق من است. و کسی که حقش پایمال میشود، حق دارد بپرسد چرا؟
من عاجزانه، از همۀ کسانی که سمت و جایگاهی دارند و توانی برای تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای کلان دارند، عاجزانه، برادرانه، ملتمسانه خواهش میکنم، نه تنها به فکر محدودسازی بیشتر نباشند، بلکه در محدودیتهای پیشین نیز بازنگری کنند. برای به دست آوردن دل مردم، هیچ وقت دیر نیست.