ویژگی مهم نوبلیستهای ۲۰۲۲، بن برنانکه، داگلاس دایموند و فیلیپ دیبویگ این است که با تحقیقات و یادگیریهایی که از بحران بزرگ ۱۹۳۰ ایجاد کردند، کمک بسیار بزرگی به مدیریت بهتر بحران ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ کردند.
تحقیقاتی که باعث شده این سه اقتصاددان حوزه پولی و بانکی موفق به دریافت جایزه نوبل شوند، بهطور عمده درکی در زمینه نوع نگاه به بانک، نحوه مدیریت آن و همچنین نحوه اجتناب و مقابله با بحران بانکی ایجاد کردهاند.
داشتن چنین درکی بسیار مهم است چرا که اولا عوامل اقتصادی یعنی خانوارها و بنگاههای برای مخارج خود عموما نیاز به نقدینگی و همینطور وامهای بانکی دارند و ماهیت این نیاز به گونهای است که میتواند شرایط اقتصادی را رقم بزند. ثانیا این وامها برای خرید داراییها مورد استفاده قرار میگیرند، وقتی بانکها دچار بحران میشوند و سقوط میکنند وامدهی بسیار محدود میشود و قیمتها برای اموال و سایر داراییها نیز سقوط میکند. این وضعیت میتواند به رکود سنگین اقتصادی و از دست رفتن مشاغل بیانجامد. بهطوریکه ریشه بسیاری از فروپاشیهای اقتصادی بحران مالی بوده است.
سوالات مهم در مورد بانکها این موارد است که اگر اثر ورشکستگی بانکها بر کل اقتصاد بسیار فلج کننده است، آیا این نمیتواند مجوزی برای مقابله یا حذف بانکها باشد؟ دلیل بیثباتی بانکها و نحوه مقابله با آن چیست؟ چرا عواقب بحران بانکی تا این حد ماندگار است؟ و اگر بانکها شکست میخورند، چرا نمیتوان بلافاصله بانکهای جدیدی ایجاد کرد تا اقتصاد بازیابی و از رکود خارج شود؟
منبع:برای اقتصاد