خواب میان دو شورا…!
سعید مالکی
گفته می‌شود برای موضوعی که آغاز نشده نقدی هم نباید نوشت. موافقم. اما موضوع ما نه اتفاقی ست تازه و نه جریانی بی سابقه. انتخابات به پایان رسیده و به درستی گفته شده که از این پس باید برای هدفی مشترک و با برنامه همراه و همکار بود اما معتقدم حرکت در هر راهی و با هر برنامه و فرآیندی بدون نقد و نظارت عمومی امکان پذیر نیست و نتیجه ی درست به دست نخواهد داد.
از سوی دیگر از اعضای فعلی شورا نیز پس از انتخاب نشدن مجدد خبری در دست نیست و گویا در خاموشی مطلق به سر می برند و انتخاب نشدن مجدد همه ی انگیزه و احساس وظیفه را برای چند ماه آخر از آن ها سلب کرده است! هر چند تعدادی از اعضا در دوره ی جدید نیز در میان منتخبین هستند اما این نیز اراده و انگیزه ی تازه ای برای آن ها به همراه نداشته است و به زبانی دیگر شهرها به امان خدا رها شده اند ودر حدود سه ماه در تعطیلی مطلق به سر خواهند برند و ببشتر کارهای عمرانی مهم تعطیل یا در حالت سایلنت و روی هواست.
به این ها اضافه کنید سکوت مطلق اعضای منتخب شورای پنجم را نیز که شاید هنوز در بهت و شادی پیروزی شان مانده اند. نه اظهار نظری نه یادداشتی نه جلسه های مقدماتی ( ما که بی خبریم ) و نه حتی نامی از گزینه های احتمالی برای نشستن پشت میز شهردار. تنها یکی از منتخبین در گفتگوی کوتاه رسانه ای نمره ی ۱۵ را به شهردار فعلی داد بی آن که سخنی درباره ی جایگاه و تاثیر این نمره در ابقای یگانه گفته باشد.
از همه مهمتر به همه ی اینها اضافه کنید سکوت تقریبن عجیب رسانه ها را. گویا با برگزاری انتخابات همه چیز تمام شده و به نقطه ی خاموشی رسیده ایم. رقابت تمام شده اما موضوع های اصلی در راستای توسعه ی شهری و توجه جدی به چالش های به جا مانده از شورای قبلی و معضلات پرتعداد شهری و پیش روی شهروندان گویا فراموش شده و تا دوباره ای از سلسله اتفاق هایی که تکانمان دهد، خواب آلوده انتظار خواهیم کشید! مگر نه این است که یکی از نشانه های جامعه ی پویا و شاداب وجود و حضور رسانه هایی جستجوگر، پرسشگر و مطالبه گر است؟
پس چرا این رسانه ها سکوت کرده‌اند و سراغ منتخبین جدید نرفته و از آن ها برنامه های احتمالی توسعه مدار و هدفمندشان را جویا نشده اند؟! این را به حساب زدن سوزنی به خود بگذارید تا فراموش نکنیم که اصولن و با وجود همه ی نواقص برای چه رکن چهارم نامیده اند مارا!
از آن سو همانگونه که متذکر شدم اعضای جدید نیز گویا هیچ علاقه ای به بروز برنامه های خود ندارند. البته اگر بپذیریم که اصولن برنامه ای داشته باشند هر چند با نگاهی به اسامی جدید حاضر در شورا شاید بتوان تا حدود بسیار زیادی امیدوار بود. اما تجربه های گذشته پر است از مردان و زنانی که به برنامه محوری و اعتقاد به فرآیند پذیری شهره بوده‌اند و پس از حضور در شورا و مواجهه و مقابله با بروکراسی سنگین حاکم و نیز همه ی سنگ اندازی های رایج، به اصطلاح کم آورده و تسلیم شده اند.
پس اعتقاد و تخصص به تنهایی توان گذشتن از معضلات رایج و حاکم را ندارد. تا جایی که نگارنده اطلاع دارم هیچ یک از اعضای انتخاب شده ی دور پنجم هرگز برنامه ی خاص و قابل اجرا برای معظلات شهری و اتمام پروژه های استخوان شده در گلوی شهروندان و در روزهای تبلیغات انتخاباتی ارائه نکرده اند. بنابراین فاصله باقی مانده تا آغاز رسمی کار شورای پنجم می تواند بهترین فرصت برای تبیین آن ها باشد. اما به شرطی که گفته شد. علاوه بر این رسانه ها باید از اعضای قبلی بخواهند تا نتیجه ی ۴ سال حضورشان در راس مدیریت شهری را به مردم تحویل دهند خاصه آن که تعدادی از آن ها در دور جدید نیز کپی پیس شده اند!
پرسشگری کار مطبوعات است. نقد گذشته و همچنین نقد ادعاها و شعارها نیز یکی از وظیفه های مهم رسانه هاست و هیچ مسئول انتصابی و انتخابی نمی تواند از پرداختن و پاسخ گفتن به پرسش های مرتبط با آن شانه خالی کند. با این حساب هماهنگ با یکدیگر و در دوره ی خواب میان دو شورا مطالبه گرانه خواست های عمومی را مطرح و پاسخ بخواهیم. این کمترین وظیفه ی مندرج در رسالت رسانه ای ست.
