از دید اقتصاددانان بحرانهای امروز نتیجه چهار دهه بیثباتی اقتصادی است
✍️ ماندانا خرم شقاقی
کاهش قدرت خرید ارزش داراییهای مردم جامعه در ششماه گذشته در اثر نوسانات بازار ارز و چالشهای اقتصادی موجب شد تا گروهی از اقتصاددانان با احساس مسئولیت از آنچه که در جامعه در حال رخدادن است نامهای سرگشاده خطاب به حسنروحانی ریاست جمهور بنویسند تا هم او و هم مردم را درجریان آنچه که به دلیل وجود رانتهای نامتعارف و نابرابریهای اقتصادی، شدهاست قرار دهند و با ارائه راهکارهای منطقی تلاش کنند تا کشور از این وضعیت بحرانی عبور کند.
دکترحسینراغفر؛
خصوصیسازیهای ناموفق پس از جنگ، موجب پیداش گروه “ثروت و قدرت” است که با تغذیه منابع عمومی و نفوذ در سیاستگذاریهای اقتصادی، چه از طریق دولت و چه از طریق مجلس توانستند آسیبهای جدی به بنیانهای تولید و اقتصاد کشور وارد کنند و امروز نیز بازار ثانویه ارز را تشکیل دهند. بازاری که تاسیس آن ظرف دو روز در مجلس ابلاغ و تصویب شد و مورد تایید روسای هر سه قوه قرار گرفت.
طبق برآوردهای ما تا پایان سال ۳۰۰ میلیارد تومان رانت حاصل از مابهتفاوت منابع ارزات قیمت با منابع ارزی است که این گروهها دریافت خواهند.
سال گذشته تولید ناخالص کشور ۲۶۰۰ میلیارد تومان بود که بالغ بر ۱۹۲۰ میلیارد تومان آن به دلیل عدم تقاضا به موجودی انبارها افزوده شد. امروز با کاهش شدید ارزش پول ملی این کالاها به کشورهای همسایه صادر میشوند و انبارهایمان به سرعت خالی میشوند که میتواند زمینه قحطی را در برخی از مناطق کشور بهوجود آورد.
دکترسیدمرتضیافقه:
درچهار ده گذشته چه کردهایم که با حرف یک کشور بیقید به تعهدات بینالمللی ناگهان اینطور دچار بحران اقتصادی میشویم؛ و دارایی و قدرت خرید مردم به یکسوم کاهش پیدا میکند.
متاسفانه تولید، اشتغال و رفع فقر دغدغه اصلی حاکمین نیست. این حجم نابرابری در اثر رانتی که در کشور ما وجود دارد حتی در کشورهای سرمایهداری هم وجود ندارد.بهعنوان نمونه اعطای وامهای کمبهره، در مناطق محروم بهمنظور جلب سرمایهگذاری نوعی رانت برای رفع فقر و کمک به اقشار کمدرآمد است. اما زمانی که گروهی خاص جهت استفاده از منافع شخصی خود از رانت استفاده میکنند این موضوع خطرناک میشود.
بسیاری از دوستان در مجلس و نهادهای تصمیمگیرنده تصور میکنند تنها با مطالعات روزنامهنگاری میتوانند متخصص شوند و بدون مطالعه و داشتن مشاور متخصص از خودشان فرمول ارائه میدهند.
ایران با این همه ظرفیت خالی و ۸۰ میلیون جمعیت هم میتوانند رشد ۸ درصدی و حتی دو رقمی را تجربه کند. اما اینکه چرا در این زمینه موفق نبودیم دلیلاش این است که جهتگیرهایمان بههیچعنوان توسعهای نیست و در برخی از موارد ضدتوسعه هم است.
دکترحسن طایی:
پیش از انقلاب حدود ۸ درصد و پس از انقلاب کمتر از ۲.۵ درصد رشد داشتهایم. اینکه چرا نرخ رشد ملی ما در ۴ دهه گذشه تا این اندازه پایین بوده است حتما باید بررسی شود.
در ایران دولت باید پاسخگو ناکارآمدیهای کل ارکان حکومت باشد. برای برون رفت از این بحران باید اصلاحات ابتدا از قوهقضایه آغاز شود و اگر این قوه به وظایف خود عمل کند بدونشک اوضاع بهتر خواهد شد.
متاسفانه در کشور افراد شایسته نتواستهاند وارد امور مدیریتی شوند. نگاه کنید در همین قوه قضایه و مجریه به دلیل برخی از سیاستها و کنترلها بسیاری از فعالان سیاسی نتوانستهاند وارد این عرصه شوند و آثار آن را امروز در جامعه مشاهده میکنیم.
منبع: نوسان