روز دوشنبه ۱۸ اکتبر سیامین سالگرد تجدید روابط دیپلماتیک مسکو و تل آویو (پس از فروپاشی شوروری) فرا میرسد؛ اما چند روز پیش از آن، دیروز جمعه، سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه و همتای اسرائیلیاش یائیر لاپید طی دو مقاله جداگانه در روزنامه یدیعوت احرونوت اسرائیل، این مناسبت را مغازلهگونه گرامی داشتند.
مضمون مقاله لاوروف حاوی گزارههای مهمی است که به شناخت درستی از سطح روابط مسکو و تل آویو، نگاه کرملین به آن، همچنین تاثیر آن بر مناسبات روسیه با دیگر کشورهای منطقه، مسائل و بحرانهای منطقهای کمک میکند. هدف از کالبد شکافی این مقاله صرفا کمک به این شناخت است.
لاوروف در مطلع مقاله خود گرامیداشت سالگشت تجدید روابط با اسرائیل را “سرآغاز عهد تازهای از تاریخ مشترک” میداند و پس از آن به مخاطبان اسرائیلی مقاله خود مفتخرانه یادآوری میکند که شوروی اولین کشوری بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و از فراز و فرود روابط دو طرف طی دهههای پیش میگوید، اما درباره سطح مناسبات امروز میگوید: «با اطمینان میتوانیم بگوییم که همکاری روسیه و اسرائیل موفقیتآمیز و متقابل است. با مرور زمان به شکل موفقی آزمایش خود را پس داده و کارآمد و فعال در همه عرصهها به توسعه خود ادامه میدهد.»
وزیر خارجه روسیه اساس همکاری با اسرائیل را “قبل از هر چیزی گفتگوی سیاسی در بالاترین سطح و تماسیهای پارلمانی پیشرفته و تشکیل گروههای دوستی” میداند و بر “نقش ویژه روابط انسانی در تقویت اصول متحد کننده روابطمان و ضامن ثبات و تداوم آن” و همچنین بر منافع مشترک در خصوص مقابله با نئونازیسم و تحریف تاریخ تاکید میکند.
لاوروف میافزاید: «گفتگوی روسی اسرائیلی از طریق وزارتخانههای خارجی دو کشور در حال پیشرفت است» و متعقد است که بدون تعاملی سازنده میان دیپلماتها نمیتوان مشکلات بینالمللی و منطقهای دارای اهمیت بالا را برای تضمین “آینده درخشان دو ملت روسیه و اسرائیل” حل کرد.
در این راستا نیز “تماسهای متنوع” میان شورای امنیت ملی و وزارتخانههای دفاع را در جهت تقویت امنیت و ثبات بینالمللی و منطقهای “خوب” توصیف کرده و این ارتباط “منظم” را عاملی برای مراعات “منافع مشروع یکدیگر” میداند.
سپس بر اهتمام روسیه به تداوم رایزنی با “شرکای اسرائیلی” در مسائل امنیت و ثبات در خاورمیانه تاکید کرده و یک نکته کلیدی را به مخاطبان اسرائیلی خود گوشزد میکند که «همیشه توجه را به این حقیقت جلب میکنیم که راه حلهای جامع مشکلات منطقه لزوما باید منافع امنیتی اسرائیل را در نظر بگیرد. این یک اصل است.»
اما در خصوص منازعه فلسطین، لاوروف به تاکید بر راه حل دو کشوری بر اساس قوانین بینالملل، مذاکرات مستقیم میان اسرائیل و حکومت خودگردان و آمادگی مسکو برای میانجیگری اکتفا میکند و بر خلاف همتایان اروپایی و آمریکایی خود که معمولا در مقام کلام هم که شده از شهرکسازیها در کرانه باختری انتقاد میکنند، اشارهای به آن و حقوق فلسطینیها نمیکند.
وزیر خارجه روسیه یادداشتش را با تاکید بر این باور خود به پایان میرساند که “منفعت مشترک” در حفظ این سطح بالای روابط است و بر وجود “فرصتهای بیشتر” پیش روی روابط فیمابین “نه فقط برای تداوم آن بلکه برای غنیتر کردن تجربه مثبت همکاری چند منظوره” تاکید میورزد.
به هر حال، چنانچه گفته شد، هدف شناخت اهمیت متغیر اسرائیلی در روابط خارجی روسیه است. ناگفته پیداست که روابط با روسیه به عنوان یک قدرت منطقهای و بینالمللی و کشوری همسایه یک ضرورت است، اما باید بر اساس فهم و شناختی درست باشد تا انتظارات هم متناسب با آن شکل گیرد.
این شناخت به درک یکی از دلایل مهم رای مثبت روسیه به شش قطعنامه قبلی شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران، چرایی سکوت همراه گونه در سوریه در قبال حملات اسرائیل کمک میکند و این که وقتی یک طرف اساسی معادلات منطقه، اسرائیل باشد سیاست دقیق روسیه چیست؟
روسیه کجای معادلات خاورمیانه و جنوب قفقاز ایستاده است؟ و این که چرا سیاست روسیه در قبال برجام پس از خروج آمریکا از آن با وجود حمایتهای کلامی سیاسی از مواضع ایران مقرون به سیاستی عملی در جهت بهره مند کردن آن از منافع برجام و جبران حداقلی زیانهای ناشی از خروج آمریکا از این توافق نشد.
واقعیت این است که به همان اندازه که ایران مناسبات خارجی خود را بر سنجه دشمنی و دوستی دیگران با اسرائیل تعریف میکند، روسیه نیز سیاستی مشابه و اعلام نشده را با ظرافت خاصی اعمال میکند.