شیرهای نر وقتی اندک اندک پیر می شوند و در رقابت با شیرهای جوانتر شکست خورده و از گله رانده میشوند، به دلیل کهولت سن و فقدان بنیه جسمی قادر به شکار کردن انفرادی نیستند.
مدتی با لاشه خواری و ربودن طعمه شکارچیان ضعیف تر از خود گذران زندگی میکنند ، ولی این شیوه تغذیه رافع نیازهای غذایی آنها نیست، بدن شیر برای رفع کمبود تغذیه شروع به مصرف چربیها و بعد از اتمام ذخائر چربی بدن سراغ مصرف عضلات میرود ، بعد از مدتی از آن یال و کوپال با شکوه و عضلات قوی فقط پوست و استخون باقی مانده و نهایتاً مرگی رقت انگیز برای سلطان جنگل رقم میخورد .
اقتصاد ایران در سالهای اخیر وضعیتی مشابه شیرهای نر رانده شده از گله را دارد. رشد منفی و یا ناچیز درآمد ملی در سالهای متوالی آئینه تمام نمای تحلیل رفتن تدریجی اقتصاد ایران است.
هر چه را که بخواهیم از خارج بخریم باید گرانتر از قیمت معمول بخریم ، بالعکس هر آنچه بخواهیم به دنیا بفروشیم باید زیر قیمّت جهانی بفروشیم ، آنچه را زیر قیمّت میفروشیم پولش را به ما نمیدهند (تا در آینده نامعلوم رفع تحریمها آنرا به ما برگردانند، بعبارتی دریافت وام کلان بدون بهره کشورها از ایران) ، برای انتقال پول صادرات و واردات اگر در شبکه های هزار توی غیر رسمی انتقال ، پولها گم و گور نشوند ، گاهاً باید تا ۱۵٪ هزینه انتقال به واسطه ها بدهیم.
انواع قیمت دلار فردوسی، دبی ، هرات و غیره در بازار هست که تفاوت قیمت های آنها گاهاً تا هزار تومان در هر دلار یکسره به ضرر ما به جیب دلالان خارجی میرود . سود معمول کسب و کار در دنیا حداکثر ۵٪ است ، اما ما برای برداشتن هر گام معمولی در پروسه صادرات و واردات باید چند درصد باج به این و آن بدهیم.
اگر با قیمت چند لا پهنا قادر به خرید ماشین آلات و تجهیزاتی از خارج شویم به بهانه تحریم ، گارانتی و خدمات بعد از فروش ندارند . همه تخم مرغهای خرید۷ تجهیزات و مواد بخش تولید ما در سبد کالاها و مواد بی کیفیت و گران چینی گذاشته شده است.
از مزیتهای توریسیم ، سرمایه گذاری خارجی ، رقابت در بازارهای خارجی ، استفاده از نظام مالی بین المللی ، ترانزیت (کالا ، مسافر ، نفت و گاز ) و غیره یا کاملاً محروم هستیم و یا از در صد ناچیزی از ظرفیت آنها استفاده میکنیم . در هیچ بلوک اقتصادی جهانی بجز بلوک بی خاصیت اکو عضو نیستیم.
کشورهای به اصطلاح متحد ما مثل روسیه با تحریم نفت ما، سریعاً جای خالی ما را پر میکنند و شرکت های چینی زودتر از شرکتهای غربی پروژه های سرمایه گذاری خود در ایران را رها میکنند.
علاوه بر محرومیت از فرصتها و موانع پیش روی اقتصاد ایران که ذکر آنها در بالا رفت میتوان فهرستی بلند بالا تهیه کرد که در حال بردن اقتصاد ایران به ته دره هستند. رقبا و دشمنان منطقه ای ایران فارغ از مشکلاتی که ما با آنها مواجه هستیم همگی در حال گذران زندگی عادی خود هستند و شکاف اقتصادی ما با آنها هر روز عمیق تر میشود، تعمیق این شکاف از هر تهدید نظامی خطرناکتر است و بدتر از آن اینکه هیچ چشم انداز امید بخشی برای برون رفت از این وضعیت دشوار وجود ندارد.
قدرت سیاسی – نظامی هر کشور نشأت گرفته از قدرت اقتصادی آن است، استمرار تورم و بیکاری دو رقمی، رشد منفی و یا ناچیز تولید ملی و باج دادن به همه دنیا برای مدت طولانی سرانجامی بجز فروپاشی ندارد. ابر قدرت قوی شوکت شوروی بدون شلیک یک گلوله از طرف دشمنانش به دلیل ناکارآمدی اقتصادی سقوط کرد.