جامعه ما میل به دموکرات شدن ندارد. ما جامعه قوامیافتهای به لحاظ اجتماعی نداریم.
فضای رسمی رسانهای ما بازی با اخبار را هنوز یاد نگرفته است. از طرفی فضای مجازی فضای گسترده و مهمی است که هنوز در جامعه ما به رسمیت شناخته نشده است. هنوز ما درگیر فیلترینگ تلگرام هستیم. این دوگانگی فضای واقعی و فضای مجازی موجب تناقض در نحوه گردش اطلاعات در جامعه نیز شده است. در موضوع سیل اخیر، ما شاهد حضور کارشناسان و متخصصان قدری در رسانه ملی نبودیم. مردم نتوانستند اطلاعات کافی را از رسانههای اصلی یعنی از رسانه ملی دریافت کنند. مردم نمایندگانی در تلویزیون احساس نمیکنند. در سیل کسی مردم را هوشیار نکرده است. اگر آزادی بیان در رسانههای رسمی وجود نداشته باشد، مردم ناگزیر برای تخلیه روانی خود در فضاهای مجازی دست به تخریب چهرههای سیاسی و اجتماعی و بیان اعتراضات خود میزنند.
نظام حقوقی ایران به تغییرات اساسی نیاز دارد. نظام حقوقی باید دیدگاه ساختن جامعه را داشته باشد. تا زمانی که این نظام حقوقی نیازهای تودههای اجتماعی را پاسخ ندهد، راه عبوری برای مردم از شرایط فعلی وجود ندارد. نظام حقوقی میتواند در مواقع بحران، امنیت روانی اجتماعی را تامین کند. چراکه در شرایط بحران مردم درگیر مسائلی هستند که به بقای خود و دیگران فکر میکنند زمانی که یک نظام حقوقی همهجانبه وجود داشته باشد، ساحت اجتماعی با اعتماد بیشتری به آن نگاه میکند.
هزاران عرصه فرهنگی در ایران وجود دارد که میخواهند مردم را بااخلاق و بافرهنگ کنند. اما مدیریت فرهنگی و اجتماعی در ایران فشل است. اما به این معنا نیست که مردم احساس افسردگی و فشلی میکنند. هیچکس در جامعه ما موضوع ازدواج و طلاق را جدی نگرفته است و نظام مدیریتی نمیتواند برای این معضلات کاری انجام دهد. بنابراین مردم به جایی رسیدهاند که راههای متکثری در باب سامان خانواده پی گرفتهاند. عدهای اصلاً وارد تشکیل نظام خانواده نمیشوند. یک عده هم کنشهای جدیدی در ایجاد نظام خانواده در پی گرفتهاند. در حوزه همیاری اجتماعی هم ما شاهد هستیم که جامعه صورت جدیدی از همیاری و مشارکت اجتماعی را طراحی میکند که هزینه آن به دوش خودش است.
جامعه ما میل به دموکرات شدن ندارد. ما جامعه قوامیافتهای به لحاظ اجتماعی نداریم. به همین دلیل است که رابطه حوزه اجتماعی و سیاسی رابطهای پوپولیستی است و هر دو به آن تن میدهند. جامعه ما بر روی ضرورتها و نیازهایش زیست میکند. ضرورتها و اقتضائات و نیازهای فراوانی که جامعه بر روی او سوار است. درحالیکه دموکراسی اجازه به انباشت دزدی و بحران و فساد نمیدهد. ما در ایران شکست نخبگانی داشتیم و سبب شد زودتر از دیگر کشورهای جهان به پوپولیسم دست پیدا کنیم. این موضوع باعث تشکیل نیروهای جدید اجتماعی میشود. نیروهای اجتماعی که بنا بر اقتضائات محلهای و موقعیتی شکل میگیرد. در همین بحران سیل نیز ما شاهد ظهور نهادهای محلهای و منطقهای خواهیم بود. این ویرانیها که تمام نمیشود. این نیروهای محلی تبدیل به حوزه مهمی برای نقل حوزههای سیاسی و مدیریتی کشور میشوند. در ماجرای زلزله کرمانشاه که هنوز هم جامعه ما از این بحران زخمی است نیز ما شاهد ظهور سرمایهها و نیروهایی بودیم که برای ساختن آمدند.