برخی مسئولان سالهاست، و در صدر آنها برخی نمایندگان مجلس اخیراً و به شدت، رفتار جالبی در پیش گرفتهاند. من این رفتار را «پوپولیسم نو» یا «تو درد بکش، من هم داد میکشم» نامگذاری میکنم.
بیماری را تصور کنید که از شکستگی استخوان، ضربخوردگی شدید، عفونت و درد شدید دندان، یا آپاندیس نیازمند مراقبت و عمل درمانی به پزشک مراجعه کرده است. پزشک هم دست میگذارد روی عضوی که شدید درد میکند، فشار میدهد، به بیمار هم میگوید اینجا بیمارستان است و باید آرامش را حفظ کرد؛ هیس، سر و صدا نکن؛ اما خودش داد میکشد.
بیمار در چنین حالتی حتماً میگوید پزشکجان، من دردم میآید، تو چرا داد میکشی؟ داد کشیدن را خودم بلدم؛ تو راهکاری، درمانی، کار بهتری بلد نیستی؟ پزشک هم میگوید: من دارم داد میکشم که بقیه بفهمند تو وضعیت اورژانسی داری و باید رسیدگی کنند؛ من دارم جلب توجه میکنم.
حال بیمار و پزشک، دقیقاً حال برخی مدیران و نمایندگان مجلس در این روزهاست. مردم درد میکشند آنها هم داد میکشند. آنها مثل پزشک داستان، موافق حق داد کشیدن خود مردم نیستند، خودشان از طرف مردم داد میکشند. آنها جلب توجه میکنند. آنها با داد کشیدن بیماری «#سندروم_دیده_شدن» را تسکین میدهند.
آنها چیزی درباره علت درد نخواندهاند و حتی یافتهها و دانستههای دیگران درباره بیماری را هم نمیخوانند. نمایندگانی که چپ و راست به قیمت بالای پراید حمله میکنند، با اطمینان میشود گفت گزارش های کارشناسی را نخواندهاند، حتی در سخنانشان یک کلمه به چنین گزارشی اشاره نمیکنند، جرأت ندارند حتی خواستار انتشار عمومی آن بشوند. مسألهشان درد فروش گرانقیمت پراید نیست، آنها داد میکشند.
پوپولیسم نو (خیلی هم نو نیست، الان شدید شده)، دنبال «سیاست جَزَع و فَزَع» برای جلب توجه است؛ هیچ چیز در چنته ندارد؛ داد میکشد و هر قدر صدایش بلندتر میشود، تهی و پوک بودنش بیشتر آشکار میشود؛ هیچ چیز درباره علت نمیگوید، یک خط راهبرد حرکت به سمت حل مسأله در آن نیست؛ فقط داد میکشد.
رفتار «تو درد بکش من هم داد میکشم» پرتناقض هم هست. عاملان چنین رفتاری در همان حال که طرح میدهند تا فضای مجازی را تخته کنند، نانشان هم در بقای فضای مجازی است. آنها کاملاً آگاه هستند که آن بلندگویی که دادشان را به گوش خلایق میرساند همین فضای مجازی است. جملات سخنانشان را کوتاه طراحی میکنند که در یک دقیقه فیلم قابل انتشار در اینستاگرام یا کلمات محدود توئیتر بتوان جا داد.
پوپولیسم نو، خوردن از توبره و آخور هم هست. طرح برای بستن فضای مجازی میدهی تا قدرت خوشش آید، و حواست به دوربین و کارگردانی داد کشیدن هم هست تا جلب توجه کنی؛ اما از نوشتن دو خط یادداشت سیاستی علتشناسانه در روزنامه عاجزی، تو فقط داد میکشی؛ درباره فرایند، سازوکار، علت، کنشگر، گزینهها و سیاستهای منجر به عفونت، شکستگی، پارگی و ضربخوردگی چیزی نگو؛ نه سوادش را داری نه جرأتش؛ فشارش به بقیه میآید اما تو فقط داد بکش تا معلوم شود چقدر دردشناسی.
آقایان و خانمهای دادکش، داد کشیدن را مردم خودشان بلدند؛ شما اگر درباره منشأ، فرایند، نیروها، اندیشهها، گزارهها، گزینهها، سیاستها، اقدامات و برنامههای منجر به بروز درد، چیزی فراتر از کلیات ابوالبقا بلدید، غیر از تکرار واژههای کلیشهای سراسر تهی چیزی میدانی، اگر راهکاری در سر داری، بنویس؛ داد نکن. شما را برای داد کشیدن و جلب توجه کردن، انتخاب نکردهاند یا بر کاری نگماردهاند.