جو بایدن، رئیسجمهور منتخب ایالاتمتحده در مقالهای که برای نشریه «فارن افرز» نوشته و به نوعی دکترین سیاست خارجی او محسوب میشود، ۱۳ بار از کلمه «چین» استفاده کرده است؛ موضوعی که نشاندهنده نگاه وسواسگونه او به این قدرت جهانی و تلاش برای مهار آن است.
البته نگاه تهدیدآمیز، نگاه غالب «جریان اصلی» دیپلماسی واشنگتن نسبت به پکن است؛ نگاهی که از دوره باراک اوباما آغاز شد و در دوره دونالد ترامپ ادامه یافت.
بایدن در جایجای یادداشت خود نگرانیاش را از قدرت گرفتن چین ابراز میدارد و تاکید میکند که به جای چین، ایالاتمتحده به همراه متحدانش باید، قوانین و مقررات تجارت بینالمللی را تدوین کند. او ضمن تاکید بر این موضوع که ایالاتمتحده به تنهایی یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را در اختیار دارد و در کنار متحدانش این رقم میتواند به پنجاه درصد افزایش یابد، اضافه میکند که چین نمیتواند نیمی از اقتصاد جهان را نادیده بگیرد و بنابر این، واشنگتن این توانایی را خواهد داشت تا با استفاده از این اهرم، قواعد تجارت جهانی، موضوع محیط زیست، تجارت، تکنولوژی و شفافیت را به دلخواه خود شکل دهد و به ادعای او ارزشها و منافع دموکراتیک را گسترش دهد.
موضع سرسختانه بایدن درباره چین در کنار موضع او برای بازگشت به برجام و اجرای تعهدات هستهای در میانه مذاکرات تهران و پکن برای انعقاد قرارداد ۲۵ ساله، میتواند معنای خاصی برای سیاستخارجی تهران داشته باشد و فرصتی طلایی در اختیار دیپلماسی ایران قرار دهد.
پیش از پیروزی بایدن، گزارشهایی منتشر شدهبود که حکایت از کاهش رغبت پکن برای انعقاد قرارداد با ایران داشت و چینیها، تصویب این توافق را منوط به کاهش تنشها میان ایران و کشورهای منطقهای کردهبودند.در زمان ریاستجمهوری ترامپ، این نگاه در طرف چینی وجود داشت که با توجه به فشار فزاینده ترامپ روی ایران، پکن میتواند منافع خود در این قرارداد راهبردی را به حداکثر برساند و امتیاز بیشتری از ایران بگیرد.این فعل و انفعالات در زمان ریاستجمهوری ترامپ و فاصله گرفتن هرچه بیشتر تهران از غرب و «اعمال فشار حداکثری» از سوی واشنگتن علیه تهران، صورت گرفت؛ اما در ماهها و هفتههای آینده، شرایط میتواند بهطور کامل تغییر کند.سیاست فشار حداکثری ترامپ هم، به ناچار ایران را به سمت شرق سوق داده بود، اما اشکال ماجرا اینجا بود که پکن با آگاهی از این موضوع تصور میکرد که تهران برای نجات اقتصاد خود چارهای جز توافق با چین ندارد و در همین راستا تلاش میکرد بیشترین امتیاز را از ایران دریافت و کمترین امتیاز را به تهران بدهد.
اکنون اما وعده بایدن برای بازگشت به برجام در صورت اجرای کامل تعهدات این توافق از سوی ایران و بروز نشانههای کاهش تنش میان تهران و واشنگتن میتواند فرصتی استثنایی برای ایران محسوب شود. بهعبارت دیگر ایران میتواند از اهرم کاهش تنش با آمریکا علیه چین و از کارت چین برای امتیاز گرفتن هرچه بیشتر از ایالاتمتحده – در صورت انجام مذاکرات احتمالی- استفاده کند.
فرصتهای استثنایی ایران برای سرمایهگذاری چینیها از سویی و اهمیت منطقه خاورمیانه برای پکن بهخصوص از زاویه تامین امنیت انرژی از سوی دیگر، میتواند کارتهای بازی تهران در مذاکره با پکن را متنوع کند.ایالاتمتحده هم به شدت از حضور چین در خاورمیانه نگران است. مایک پمپئو، وزیر خارجه فعلی آمریکا قبلا نسبت به تعامل چین با ایران هشدار داد و تاکید کرد که این رخداد میتواند منافع رژیم صهیونیستی و امارات را در معرض خطرات جدی قرار دهد.
تهران میتواند با استفاده از اهرم بازگشت آمریکا به برجام و کاهش تنش میان ایران و غرب علیه پکن و از اهرم تعامل چین با ایران – که از نگاه آمریکاییها یک تهدید امنیتی برای متحدان واشنگتن بهشمار میرود و حضور آنان را در این منطقه تضعیف میکند- علیه کاخ سفید و اروپاییها استفاده کند.
تهران در دوران ترامپ برای کاهش فشارهای اقتصادی به چین روی آورده بود اما اکنون و با کاهش تنش احتمالی میان ایران و غرب، تهران قدرت مانور بیشتری برای امتیاز گرفتن از دو طرف دارد و میتواند بیشترین بهرهبرداری را از رقابت این دو قدرت جهانی داشته باشد.
تجربههای تاریخی نشان میدهند که اتکا به تنها یک قدرت یا قطب سیاسی منجر به وابستگی کشورها در روابط خارجی میشود اما ایجاد تعادل در دیپلماسی و نگاه متوازن به شرق و غرب، فضایی فراهم میکند تا بتوان از رقابت قدرتهای جهانی بیشترین منفعت را حاصل کرد./دنیای اقتصاد