امروزه گسترش شهرنشینی و توسعه صنعتی وجب تغییرات در ارزش ها و فرهنگ های جوامع شده، که در فضای زندگی شهری رفع نیازها از طریق تعاملات متقابل افراد با یکدیگر صورت میپذیرد. لذا آنچه در روند این نوع زندگی ضروری به نظر میرسد، قاعدهمند ساختن روابط افراد در جامعهی شهری به جهت جلوگیری از هرجومرج و بیثباتی در جامعه است.
به گزارش “همدلیزنجان”؛ به همین جهت توجه به حقوق شهروندی در راستای رعایت حقوق یکدیگر برای داشتن زندگی زیست پذیر اهمیت زیادی دارد. به طور کلی حقوق شهروندی را میتوان به مجموعه قواعد حاکم بر روابط اشخاص در جامعهی شهری تعریف نمود. حقوق شهروندی جز حقوق ذاتی و فطری انسانها است. همچنین این حقوق غیر قابل انتقال و تجزیهناپذیر است، به این صورت که عناصر آن لازم و ملزوم یکدیگرند. حال این حقوق شهروندی به چه افرادی تعلق میگیرد؟
در پاسخ به این سوال ابتدا به بیان مفهوم شهروند میپردازیم. بنابر باور برخی صاحبنظران، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام بگذارند و به مسئولیت خویش در قبال جامعه عمل نمایند به “شهروند” ارتقا مییابند.
نکته قابل توجه این است که حقوق شهروندی به افرادی تعلق مییابد که “تابعیت” یک کشور داشته باشند. همچنین باید افزود که حقوق شهروندی، به تابعان یک کشور فارغ از رنگ، قومیت، نژاد، دین و طبقهشان تعلق مییابد. چنانچه در کشور ما، مسلمان بودن شرط برخورداری از حقوق شهروندی نیست. در واقع این حقوق، رنگ و بویی ملی به خود گرفته و به صفات گفته شده ارتباطی ندارند.
یکی از موضوعات مهم در حوزه حقوق شهروندی توجه به حقوق بیماران است. دریافت مطلوب خدمات سلامت حق بیمار است.
ارائه خدمات سلامت باید؛
شایسته شان و منزلت انسان و با احترام به ارزشها، اعتقادات فرهنگی و مذهبی باشد
بر پایهی صداقت، انصاف،ادب و همراه با مهربانی باشد
فارغ از هرگونه تبعیض از جمله قومی، فرهنگی، مذهبی، نوع بیماری و جنسیتی باشد
بر اساس دانش روز باشد
مبتنی بر برتری منافع بیمار باشد ؛
در مورد توزیع منابع سلامت مبتنی بر عدالت و اولویت های درمانی بیماران باشد ؛
مبتنی بر هماهنگی ارکان مراقبت اعم از پیشگیری، تشخیص، درمان و توانبخشی باشد ؛
به همراه تامین کلیه امکانات رفاهی پایه و ضروری و به دور از تحمیل درد و رنج و محدودیتهای غیرضروری باشد ؛
توجه ویژهای به حقوق گروههای آسیبپذیر جامعه از جمله کودکان،زنان باردار، سالمندان، بیماران روانی، زندانیان، معلولان ذهنی و جسمی و افراد بدون سرپرست داشته باشد ؛
در سریعترین زمان ممکن و با احترام به وقت بیمار باشد
با در نظر گرفتن متغیرهایی چون زبان، سن و جنس گیرندگان خدمت باشد
در مراقبتهای ضروری و فوری (اورژانس)، بدون توجه به تأمین هزینهی آن صورت گیرد. در موارد غیرفوری(الکتیو) بر اساس ضوابط تعریف شده باشد ؛
در مراقبتهای ضروری و فوری (اورژانس)، در صورتی که ارائه خدمات مناسب ممکن نباشد، لازم است پس از ارائهی خدمات ضروری و توضیحات لازم، زمینه انتقال بیمار به واحد مجهز فراهم گردد؛
در مراحل پایانی حیات که وضعیت بیماری غیر قابل برگشت و مرگ بیمار قریب الوقوع می باشد با هدف حفظ آسایش وی ارائه گردد. منظور از آسایش کاهش درد و رنج بیمار، توجه به نیازهای روانی، اجتماعی، معنوی و عاطفی وی و خانوادهاش در زمان احتضار میباشد. بیمار در حال احتضار حق دارد در آخرین لحظات زندگی خویش با فردی که می خواهد همراه گردد