علیرغم حضور پررنگ آقازاده ها و دامادها در نظام اداریو سیاسی ایران، اما در تیم ها و میادین و رقابت های ورزشی هیچ اثری از این دردانه ها نیست. چرا از آقازادگان، دامادها و افراد ضعیف و بیسوادی که با ریاکاری و چاپلوسی مناصب را بی تناسب با توانائی هایشان اشغال میکنند در میادین ورزش خبری نیست؟
آیا عدم حضور افراد مذکور در ورزش ناشی از تعهد و انصاف بالای آنهاست، که مناصب نامتناسب با توانائی هایشان را قبول نمیکنند؟ یا اینکه ماهیت ذاتی میادین ورزشی به گونه ای است که حتی تصور حضور در چنین عرصه ای را هم به این بزرگواران نمیدهد؟
حقیقت این است که عدم حضور افراد مذکور در میادین ورزشی از تقوا و تعهد آنها نیست، این ماهیت و مناسبات خاص حاکم بر میادین و رقابت های ورزشی است که حضور آنها را بلاموضوع و ناممکن میکند. میادین ورزش بر خلاف میادین دیگر، برای بررسی عملکردها استانداردهای عددی دقیقی دارد. ورزشکاران با عدد و رقم مثل معیارهای “صدم ثانیه”، جلوی چشم هزاران و میلیونها بیننده ارزیابی میشوند. تیم های ورزشی با تعداد امتیازی که به دست می آورند، جایگاهشان نسبت به دیگر تیمها میلیمتری مشخص می شود.
ورزشکار اگر با زحمت و تحمل سختی زیاد به مسابقات انتخابی برسد، در صورت ناتوانی مقابل حریفان در همان مرحله انتخابی حذف میشود. حضور در میادین ورزشی مستلزم دارا بودن استعداد ذاتی، سالها تمرین، ممارست و سختی کشیدن است. بر خلاف دیگر عرصه ها، در صورت حضور رانتی آقازادگان و دامادها در میادین ورزش، به هنگام مسابقه جلوی چشم تماشاچیان، هیچ کمکی از آقاها و پدر زنها برای گرفتن امتیاز از حریفان ساخته نیست.
داوران با ضوابط شفاف، عملکرد ورزشکاران را قضاوت میکنند. تماشاچیان علاوه بر ارزیابی ورزشکاران، عملکرد داوران در قضاوت را هم ارزیابی میکنند. اگر داوری حتی سهواً در قضاوت مرتکب اشتباه شود، حیثیت حرفه ای او خدشه دار میشود. قوانین بازی ها چنان شفاف و همه فهم هستند، که حتی بچه ها هم متوجه رعایت و عدم رعایت آنها میشوند.
در تنها جائی که بدون پرده پوشی و شرمساری از خارجی ها با دستمزدهای نجومی استفاده میکنیم، ورزش است. در حالیکه در دیگر عرصه ها، مثل صنعت خودروسازی حتی تصور استفاده از خارجی ها بعنوان مدیر غیر ممکن و در حد ذنب لایغفر است.
اخیراً سه تیم باشگاهی فوتبال ایران به دلیل عدم رعایت ضوابط کنفدراسیون آسیا از جمله ارائه اطلاعات غلط، از شرکت در مسابقات بین المللی کنار گذاشته شدند، در حالیکه چنین رویدادی برای هیچ یک از سازمانهای اداری و سیاسی و بنگاههای اقتصادی ما که بصورت ارگانیک در هیچ فدراسیون یا سازمان بین المللی عضو نیستند قابل تصور نیست، بنابراین آنها میتوانند فارغ البال از هرگونه نظارت بین المللی بصورت نامحدود تمامی ضوابط را زیر پا بگذارند و هر چه میخواهند اطلاعات غلط ارائه دهند، بی آنکه مشکلی برایشان ایجاد شود.
به دلیل همین ویژگی ماهیت میدانهای ورزشی است، که علیرغم مشکلات عدیده فعلی کشور، ورزشکاران و تیم های ورزشی های ایران به مراتب و درجاتی رسیده اند که در دیگر عرصه ها خوابشان را هم نمی بینیم، به عنوان نمونه، تیم ملی فوتبال ایران سالهاست که در رنگینک فیفا با وجود تیم های کره جنوبی، ژاپن و استرلیا، تیم اول آسیاست. در آخرین مسابقات جهانی کشتی، ایران فقط به دلیل یک امتیاز کمتر نایب قهرمان جهان شد، در حالیکه رقبای اصلی ما آمریکا و روسیه بودند. تیم ملی والیبال ایران نه تنها تیم اول آسیا، بلکه سالهاست که جزء ١٠ تیم برتر جهان است.
این سخنان به معنای مبرا بودن ورزشکاران و میادین ورزشی ما از عیب و نقصان نیست، اما اگر دیگر عرصه های کشور ما دارای ویژگیهای میادین ورزشی بودند، وضع ما به مراتب بهتر بود. آیا امکان حاکم کردن مناسبات ورزش بر دیگر سازمانهای ما هم وجود دارد؟ جواب، فعلاً امکان پذیر نیست، چون با تمام توان به عمد یا به سهو، فضای رقابتی و کارآمدی را در عرصه های دیگر مسدود کرده ایم، اما ماهیت خاص میادین ورزشی به ما اجازه مسدود کردن رقابت و کارآمدی در این عرصه را نمیدهد و الا ورزش هم ناکارآمد شده بود.