مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
در جدال لفظی آقایان حدادعادل و احمدینژاد، هرچند نمیتوان هیچیک را حق یا باطل مطلق دانست اما واقعیتهایی خودنمایی میکنند که از کنار آنها نباید بیتفاوت عبور کرد.
آنچه آقای حدادعادل درباره عدم امکان حضور محمود احمدینژاد در انتخابات ۱۴۰۰ گفته، میتواند تحلیل او از وضعیت کسی باشد که هم در دوران ریاست جمهوری و هم قبل و بعد از آن با عملکرد خود ذرهای تردید برای عقلای قوم در مورد عدم صلاحیت خود برای تکیهزدن بر صندلی ریاست جمهوری باقی نگذاشته است.
در همین سخنان اخیر محمود احمدینژاد نیز رگههای دروغ و خدعه کاملاً مشهودند. حواله دادن بوسیدن دست فرح توسط آقای غلامعلی حدادعادل به فیلمی در یک کامپیوتر نابودشده، استناد به چیزی است که هرگز قابل دسترسی نیست.
همه میدانند که آوردن عدهای از اینجا و آنجا به تهران با هزینه کردن پولهای پسافکنده از دوران قدرت، بازی با شعور مردم است نه درخواست مردم برای بازگشت به حکومت آنهم برای «نجات کشور»!
ویرانیهای برجای مانده از دولتهای نهم و دهم هنوز ترمیم نشدهاند و هزینهها و وقتهای بسیار دیگری از این کشور و این مردم باید صرف بازگرداندن کشور به شرایط قبل از دولتهای نهم و دهم شوند.