این بازی هم مانند همه بازیها دو طرف دارد! طرف مقابل یا همان دشمنِ فعلی، یکه و تنها به میدان آمده است؛ کرونا، ویروسی نادیدنی که همچنان میتازد و جانِ شیرین میستاند! و طرف دوم که تیم ما است با تمام یاران مشغول دفاع است. البته تنها بازیکنان مؤثر در تیم ما، کادر درمان هستند که از حمله تا دفاع را پوشش دادهاند. ادعای واهی، خودبزرگبینی و رفتار پوپولیستی نیز دیگر بازیکنان تیم ما را تشکیل دادهاند. مسئولین هم در نیمکتهای کنار زمین مشغول مربیگری و فریاد زدن هستند.
بازی قواعد و قوانین خاص خودش را دارد. در این میدان خبری از یک توپ نیست! بلکه یکمیلیون و خردهای در میدان بازی توپ وجود دارد. معادل سرشماری جمعیت استان زنجان در سال ۹۵! مربی تیم هم مثل همیشه از خارج آمده و «بومی» نیست. انتخاب کمکمربی و دستیاران هم پیرو همین قاعده است. مدیر فنی تیم هم که در استان دیگری نشسته و مشغول رصد کردن است.
اما هیچکس نمیداند چرا گزارشگر بازی، دائماً خبرِ زدنِ گل به نفع تیم ما را میدهد. آخر ما که خودمان توپِ درون میدان هستیم، هیچکدام به درون گل نرفتیم! پس کی به کی گل زد؟
روایت فوق، داستانکی از شیوه مدیریت و مقابله با کرونا در استان زنجان است.
استاندار محترم زنجان، دائماً در رسانهها خبرهای خوبی از مدیریت کرونا میدهد و ساعاتی بعد از انتشار روزانه این اخبار تکراری، آمار مبتلایان و فوتیهای روزانهی ناشی از کرونا، کلاً اخبار خوش استاندار را میشوید و میبرد. هزینه این دوگانگی را هم مردم نجیب زنجان میپردازند. همان مردمی که در قالب گروههای خودجوش و مردمی هر شب با تقبل هزینهها اقدام به ضدعفونی معابر اصلی و فرعیِ سطح شهر میکنند. مثل همیشه کارها را مردم انجام میدهند، پُزش را مدیران!
جناب استاندار، چرا باوجود تصویب اعمال محدودیت در فعالیت برخی اصناف، برخی از آرایشگاههای زنانه، سفرهخانهها، قلیانسرا و کافیشاپها، رستورانها و فستفودهای غیربیرونبر، همچنان مشغول ارائه خدمات و فعالیت هستند؟ مگر شما شخصاً بهصورت شبانهروزی در سطح شهر تردد، نظارت و بازرسی اتفاقی در نیمهشب نمیکردید؟
چرا در دفاتر خدمات پیشخوان همچنان صفوف مردم آنهم بدون رعایت فاصلهگذاری اجتماعی روزانه قابلمشاهده است؟ چرا هنوز در برخی از بانکها، مردم برای دریافت خدمات بهصف میشوند؟ گذرتان به شرکت پست یا امور مشترکین شرکتهای آب، گاز، برق و … (البته برای شرکت در جلسه و نه برای پرداخت قبوض یا دریافت خدمات) افتاده است؟
چرا در مرکز شهر از ساندویچی گرفته تا آبمیوه فروشی مشغول فعالیت و سرو در محل هستند؟ مگر قوانین برای اجراشدن وضع نمیشوند؟ کدامیک از اصناف پیگیر دستور و بخشنامههای ابلاغشده ستاد مقابله با کرونا از واحدهای صنفیاش بوده است؟
از نحوه تولید ماسک در برخی زیرزمینها و زیر پلههای سطح شهر باخبرید؟ چرا دستور خاموشی پارکها و بوستانها را که میزبان تجمعهای چندین نفره شبانه است را صادر نمیکنید؟ چرا تاکسیهای خطی برای پُر کردن ظرفیت ۴ نفر، همچنان در ایستگاهها ترافیک ایجاد میکنند؟ چند باشگاه ورزشی یا واحد صنفی برای بخشنامههای اخیر ستاد مقابله با کرونای استان، اعتنا کرده و اصطلاحاً تره خردکرده است؟
البته ما پاسخ این سؤالات را میدانیم و معتقدیم برای رسیدن به مطلوب، به اقتدار نیازمندیم تا پروپاگاندا. اگر این موارد را در گوشهای از ذهنمان داشته باشیم، آنوقت پیامِ خبرهای خوشِ تکراریِ هرروز را بهتر درک خواهیم کرد!
حرف دل خیلیاست اما کو گوش شنوای مسیول؟ استاندار پاسخی دارن؟