بخشی ازمشکلات اقتصاد ایران بیگانه از مسائل تحریم است. بهعبارتی برخاسته از موانع داخلی است. از جمله ضعف مدیریتی یا حتی مدیریت بحران زا، که بهغلط تحریمها را مقصر این وقایع میدانیم.
وقتی محصولی در داخل تولید و مصرف میشود اما در توزیع این محصول مشکلاتی رخ میدهد و در نهایت با وجود ظرفیت تولید بالاتری برای مثال دو تا سه برابر مصرف داخل، کمبود آن محصول در بازار لمس میشود، در اینجا تحریمها هیچ نقشی ندارند.
مسأله اصلی نوع مدیریت و نظارت مدیران بر آن بخش از اقتصاد است؛ نه فشارهای خارجی. سالهاست که شاهد بسیاری از این موارد در بخشهای گوناگون اقتصاد کشور هستیم و بخشی از این ناتوانی احتمالاً به سال ۱۳۹۹ نیز منتقل خواهد شد. چراکه شیوه نظارتی در ایران صحیح و نظارتها دقیق نیست.
اگرچه دولت تلاش کرد تا بخشی از این مشکلات حل و اوضاع بهتر شود. مسأله دیگر که بیارتباط با مورد نخست نیست، گرفتاری اقتصاد ایران در دام معیشت مردم و روزمرگی است. نمیدانیم فردا چه خواهد شد و چه چیزی در انتظار اقتصاد کشور است. چراکه برنامه درستی برای حرکت اقتصاد تعریف نکردیم. این ضعف متعلق به امروز نیست و بیبرنامگی اقتصاد ایران ریشه در دهههای گذشته دارد.
وقتی اقتصادی در معیشت مردم گرفتار باشد، مجال توسعه و ایجاد اشتغال نخواهد یافت. از این روست که میگوییم اقتصاد ایران مشکلاتی ریشهای و ناشی از ضعفهای داخلی دارد. اما راهکار چیست؟ آیا باید به این مسیر ادامه داد؟
اقتصاد در ۱۳۹۹ چه مسیری را طی میکند؟ با اندکی تأمل و برنامهریزی میتوان شرایط اقتصاد را در سال جدید تغییر داد. شاید گام اول، تغییر برخی از مدیران باشد. باید در این سال که سال آسانی نخواهد بود، مدیرانی در رأس امور قرار بگیرند که روحیهای جهادگر داشته باشند، ناظران موفق و دقیقی باشند و از هیچ مانعی نترسند. باید تحولی در مدیریت کشور رخ دهد و مسئول ایجاد این تحول، رئیس جمهور، قوه مقننه و قوه قضائیه هستند.
ما سالهای سال است که با تحریم مواجهایم. برخی از سالها شدت تحریم بیشتر بوده و برخی از سالها کمتر. اما آنچه در پایان یک سال، موفقیت یا شکست را رقم زده، نوع تلاش و میزان پشتکار مدیران بوده است. مدیران سلامت، کاردان و عاشق وطن و ملت میتوانند راه عبور کشور از تحریمها باشند. امیدواریم که با نو شدن مجلس شورای اسلامی، تحولی در ساختار مدیریت کشور نیز رقم بخورد.