نقش اقتصاددانان قلابی در ترویج خرافه گرایی
چرا چرخه یادگیری عمومی در اقتصاد ایران خوب کار نمی‌کند؟
می‌گویند عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود اما بیشتر بحران‌های اقتصادی در ایران بارها تکرار شده‌اند. چرا ما از یک سوراخ چند بار نیش خورده‌ایم؟
در جریان شوک ارزی اخیر، حکمرانی ما برای چهارمین بار در چهار دهه گذشته غافلگیر شد و دقیقا شبیه بحران‌هایی که پیش از این چند بار تجربه کرده بودیم رخ داد.
در سال‌های ۱۳۶۵ ، ۱۳۷۳، ۱۳۹۰ و سال ۱۳۹۷ یعنی در طول چهاردهه، چهار بار با بحران ارزی مواجه شده‌ایم. این غافلگیری می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد اما هرچه هست انتظار این است که وقوع هر بحران اقتصادی،اجتماعی و سیاسی باعث یادگیری همزمان مردم، سیاستمداران و متخصصان و آکادمیسین‌های آن حوزه شود اما این اتفاق در ایران رخ نداده و ظاهرا یادگیری در کار نبوده است.
گذشته از این‌که چرخه یادگیری ما ایراد دارد، در چند دهه گذشته هربار اقتصاد ایران وارد بحران شده، انبوهی اظهارنظر غیرعلمی از سوی افراد غیر مرتبط مطرح شده است.
این در حالی است که اگر اقتصاددانان کشور بر اساس ادبیات علمی و با اتکای دقیق به مبانی علم اقتصاد به تبیین شرایط موجود و چرایی آن نپردازند، خرافه‌گرایی جایگزین رویکرد علمی خواهد شد .همان‌طور که تا اندازه زیادی هم این‌گونه شده است.
به عقیده مسعود نیلی این روزها بسیاری از اظهارنظرها به گونه‌ای است که حتی اگر موضوع مطرح شده را هم عوض کنید مثلاً به‌جای ارز، قیمت انرژی یا هر موضوع دیگر را هم بگذارید، تغییر عمده‌ای در مطلب داده نمی‌شود.
👈 تجارت فردا
