در خصوص روند جنگ اوکراین افزایش دامنه جنگ بطور جدی مورد بحث است. یادآوری می شود که گزاره های زیر در باره این جنگ نزدیک به قطعی است:
۱- جنگ رو به فرسایشی شدن نهاده است؛
۲- فرسایشی ماندنش زهری سهمناک برای کرملین خواهد بود؛
۳- پایان یافتن دلخواهش ناممکن است.
۴- تداوم جنگ برای روسیه تا باختر دنیپر نزدیک به ناممکن خواهد بود؛
۵- تصرف کیف و بلکه خارکیف با شکل کنونی، یعنی طی نبردهای متعارف نزدیک به ناممکن است؛
۶- تمرکز نبرد در جهت تصرف کانونشهری ایزیوم برای اشغل شهرهای کراماتورسک و سورودونتسک، تنها برای تکمیل شدن اشراف کامل بر دونباس است؛
۷- هم چنین روسیه در پی تصرف اُدسا با هدف محصور سازی کامل اوکراین در خشکی ، اشراف کامل بر شمال دریای سیاه و ایجاد محوری در باختر برای رسیدن به مولداویا است.
همه این ۷ گزاره، زیر رده ژئوتاکتیک جای دارند؛ هنگامی که ارتش ها به جای تمرکز بر هدف ژئواستراتژیک در بند اهداف تاکتیکی گرفتار بمانند، قطعا در مسیر شکست قرار گرفته اند. این گزاره ای نیست که از نظر ستاد ارتش فدراتیو روسیه پنهان مانده باشد. بنابراین برای برون رفت از این وضعیت و دستیابی به موقعیت برتر در استراتژی، چاره جویی خواهد کرد.
دستیازی به جنگ غیر متعارف ، یعنی تهدید به استفاده از جنگافزارهای هسته ای ، اعلام پایان جنگ با حفظ دستاوردهای موجود و گسترش دامنه جنگ ، سه استراتژی پیش روی ولادیمیر پوتین است.
تا جایی که به گستراندن دامنه جنگبر می گردد ، انتخاب های روسیه محدود است:
– در جهات باختری، شمال باختری و جنوب باختری با سد ناتو روبرو خواهد شد؛ که به منزله رویارویی با این سازمان و سرانجام پذیرش جنگ هسته ای است.
– جهت خاوری نیز عقبه روسیه به شمار می رود.
– ولی گستراندن جنگ به خارج نزدیک در محور جنوب، یعنی قفقاز جنوبی ، خلیج فارس و دریای مکران، گزینه ای استراتژیک است. چرا؟
۱- اقتصاد جهان به سرعت و فراگیر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؛
۲- ناگزیر پای قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه ای به جنگ باز خواهد شد.
با توجه به انزوای دهشتناک روسیه در جنگاوکراین ، سناریوی گستراندن جبهه و افزودن کم پیامد آن برای وادار کردن غرب به شنیدن مواضعش، به هیچ روی دور از ذهن نیست.
با تداوم جنگ اوکراین، خطر کشیده شدن آن به استان نفتی-گازی جهان، بطور بسیار جدی محتمل است.