انور خوجه چگونه آلبانی را به فقر و فلاکت انداخت؟

سهیل مختاری

انور خوجه که یکی از پیچیده‌ترین رهبران تاریخ است، درست یک دهه قبل از انقلاب اکتبر در جنوب آلبانی دیده به جهان گشود. شخصی که در قرن بیستم، قرن انقلاب‌های سوسیالیستی، به مدت ۴۰ سال بر آلبانی حکومت کرد.

انور خوجه مانند اغلب مارکسیست-لنینیست‌ها، یادآور سال‌هایی است که شبح کمونیسم در قامت احزاب و حکومت‌های انقلابی بر نیمی از جهان مسلط شدند. کشوری که در همسایگی ایتالیا و یونان قرار داشت اما عملاً در بلوک ایدئولوژیک مسکو تعریف می‌شد و تنها حزب کار آلبانی به رهبری انور خوجه در آن اجازه داشت هر کاری را که می‌خواهد، عملی کند.

او شخصی است که به این مکتب تا پایان عمر خود عالم و عامل بود و خواستار آمادگی مداوم برای مقابله با امپریالیسم می‌شد. به همین خاطر است که عهد خوجه با نهضت ساخت سنگر گره خورده است. سنگرهایی که طی بیست سال آخر عمر او در سراسر آلبانی ساخته شدند تا مانعی بر سر راه نفوذ و ضربه امپریالیسم جهانی به دولت سوسیالیستی آلبانی شوند.

او مردی کتابخوان، خوش‌برخورد و خوش‌سیما بود اما زیر این لایه بیرونی، شخصیتی به غایت متعصب، بیگانه‌ستیز، بدگمان و خونریز آرمیده بود. از بخت بد مردم آلبانی زمام امور این کشور را در پایان جنگ جهانی دوم به دست گرفت. خوجه ۴۱ سال با قدرت کامل با مشت آهنین بر آلبانی حکم راند. جالب است بدانید که انور خوجه برای روشنفکران ایران، مبارزی الهام‌بخش بوده است.

از نظر آنان تنها مارکسیست انقلابی در جهان بود که با آمریکا کنار نیامده بود و نظریات و تئوری‌هایش به‌واسطه تجربیات مبارزاتی و کسب قدرت سیاسی می‌توانست سرمشق انقلاب در ایران قرار گیرد. بخش کوچکی از دانشجویان ایرانی مقیم خارج که در قالب «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» فعالیت می‌کردند به قدری مجذوب ایده‌های کمونیستی استقلال‌طلبانه و ضدرویزیونیستی او شده بودند که بارها به تیرانا سفر و با مقامات این کشور ملاقات و گفت‌وگو کردند.

خوجه با اینکه حداقل از بعد از جنگ دوم جهانی تمام قدرت را در آلبانی در اختیار داشت اما هیچ‌گاه از توهم توطئه دست برنمی‌داشت به‌طوری‌که یک کشور مدیترانه‌ای در همسایگی یونان و ایتالیا را به یک پادگان بزرگ مبدل ساخت.

او سر آشتی با هیچ کشوری نداشت و با تعابیری همچون «دفاع از امنیت کشور» شروع به سنگرسازی در گوشه‌گوشه آلبانی کرد. خوجه برای کشوری که تقریباً سه میلیون نفر جمعیت داشت، در حدود ۲۰۰ هزار سنگر ساخت. هرچند برنامه اولیه او ساخت یک سنگر به ازای هر چهار نفر بود.

سنگرهایی که مهندس سازنده آن توسط خوجه در درونش قرار گرفت و سپس با تانک به سنگر شلیک شد تا مقاومت و کیفیت آن آنی و عملی آزمایش شود.

در مسیر دستیابی به آرمان‌های جمهوری خلق آلبانی که در حقیقت همان مبارزه با امپریالیسم و سرمایه‌داری بود، خوجه از هیچ عملی دریغ نکرد.

از تصفیه‌های سیاسی گرفته تا بستن کشور به روی اقتصاد جهانی و البته ساخت قارچ‌گونه سنگرهای بتونی. سنگرهایی که هنوز هم که هنوز است در کوچه‌پس‌کوچه‌ها و خیابان‌های آلبانی به چشم می‌خورد و یادآور این مهم است که منطق پشت ساخت آن با وجود پروپاگاندا و تبلیغات حکومتی، مانند درون این سنگرها، پوک، پوچ و متوهمانه بوده است

میراث خوجه برای آلبانی فقر و انزوا بود. آلبانی تحت حکومت خوجه همانند زندان شاوشنگ بود. با سلول‌های انفرادی و دیوارهایی بلند که حتی امکانات کم‌نظیر آن زندان را هم نداشت. شاوشنگ کتابخانه‌ای با کتاب‌هایی فراوان و سالنی برای ورزش داشت و آنچه از زندانی سلب می‌شد تنها آزادی او بود آن‌هم به این دلیل که جرمی سنگین مرتکب شده است.

اما شهروندان آلبانیایی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند در زندان انور خوجه در اسارت بودند. آلبانی او از ممالک فقیر، منزوی و عقب‌مانده جهان به‌حساب می‌آمد، چند سال پس از فوت انور در ۱۹۸۵ و با فروپاشی شوروی، میراث او در کتابخانه سرخ مارکسیسم-لنینیسم فراگیر قرن بیستم آرشیو شد تا آیندگان بدانند که چگونه یک تفکر می تواند موجد فقر در یک کشور باشد و برخلاف ادعاهای عدالت‌طلبانه خود، عایدی جز وحشت و فلاکت برای اتباع تحت سیطره خود نداشته باشد.

گزارش خطا / تخلف

نوع تخلف یا مشکل را مشخص کنید *
Select an option
توضیحات *
Fill out this field

تبلیغ در همدلی
خبر بعدی
نگاهی به برخی شاخص‌های حوزه بهداشت و درمان استان زنجان
خبر قبلی
زنجان در قاب دوربین همدلی + عکس
مطالب مرتبط

ـ دیدگاه های ارسال شده، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
ـ پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ـ پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین اخبار
پربحث ترین اخبار
یادداشت
فهرست