تیم سیاست خارجی بایدن برنامهی منسجم، چندمرحلهای و پیچیدهای را برای پروندهی ایران در نظر گرفتهاند. چکیدهای از این برنامه را میتوان در گزارش ایلان گلدنبرگ (پروندهی ایران در این تیم بر عهدهی وی گذاشته شده است) در مرکز امنیت آمریکا یافت.
دموکراتها در صدد هستند این معما را نه بهصورت ترتیبی بلکه بهصورت همزمان حل کنند. این معما از سه جزء مهم ترکیب یافته است: برنامهی هستهای، نقش منطقهای و برنامهی موشکی. این استراتژی در عین تمایز با دوران اوباما، تفاوتهای جدی با دوره ترامپ دارد. این تیم حرکت مستقیم به سوی یک معامله بزرگ و یکپارچه بدون در نظر گرفتن اقدامات مقدماتی، موقتی و کوتاهمدت را بیفایده و غیرقابلدسترس میداند.
از نظر تیم بایدن برجام نشانی از امکانپذیر بودن توافق اسراتژیک با ایران است و در عین حال امکانات تکنیکی آن به نحوی است که حتی میتوان در بدترین سناریو این معاهدهی جامع دوباره مفاد آنرا برای انعقاد یک قرارداد جدید در نظر گرفت. با این همه، برجام از وجوه منفی نیز برخوردار بوده است که مهمترین آن در نظر گرفتن زمان کوتاه برای تعهدات یعنی به پایان رسیدن زودهنگام بند غروب آفتاب است.
تحریمها یکی از جدیترین اهرمهای ایالاتمتحده در هر نوع مذاکره با تهران خواهد بود؛ چراکه هم میتواند آن را به چماقی در مذاکرات تبدیل کند و هم اسباب انعطافپذیری در مذاکرات را نیز بهوجود آورد و فضا را برای توافق «بیشتر در برابر بیشتر» فراهم سازد.
استراتژی بایدن شامل سه مرحله است:
مرحلهی اول: دورهی کاهش تنشها و توافق محدود اولیه شامل کاهش تحریمهای بشردوستانه و پایان ممنوعیت سفر مقامات ایران به آمریکا، توافق منطقهای بر پایهی اصل «آرامش در برابر آرامش» و بازگشت دوجانبه به برجام طی یک پروسهی ۳۰ روزه . هدف از این مرحله استفادهی حداکثری از دوران ماه عسل دولت در آمریکا یعنی زمستان و بهار ۲۰۲۱ و همچنین بهرهبرداری از ماههای پایانی دولت روحانی است.دولت آمریکا بدون اخذ تضمینهایی از دولت ایران جهت بازگشت به مذاکره پس از شروع به کار دولت جدید در تهران در ارتباط با موضوعات هستهای ،منطقهای و موشکی به بازگشت به برجام تن نخواهد داد و برای طرف مقابل این مساله را روشن میکند که در صورت عدمبازگشت به مذاکره تحریمهای یکجانبه آمریکا در اواخر تابستان ۲۰۲۱ دوباره بازگردانده خواهد شد
در مرحلهی دوم که در تابستان ۲۰۲۱ آغاز میشود، دولت آمریکا وارد فاز رایزنی با کنگره، گروه ۵+۱، اسرائیل و دولتهای خلیج فارس میشود تا شرایط را برای پیادهسازی استراتژی مرحلهی سوم مهیا کند. در این مرحله سعی میشود تمام ملاحظات طرفین برای جلب حمایت آنها در مذاکرات آینده مورد توجه قرار گیرد. سرانجام از پاییز ۲۰۲۱ مرحلهی سوم با طراحی دو مسیر موازی برای مذاکرات جامع بلندمدت آغاز خواهد شد؛از یک طرف توافق جدید هستهای با تمدید زمان غروب آفتاب و بازرسیهای شدیدتر مدنظر قرار خواهد گرفت و از طرف دیگر مذاکرات در مورد تحولات منطقهای و برنامهی موشکی آغاز میشود.در مسیر اخیر تمام بازیگران کلیدی منطقه و حتی روسیه، چین و اروپا مشارکت خواهند کرد و در مسیر هستهای نیز بر مشارکت گروه ۵+۱ تاکید خواهد شد
در مرحلهی سوم هیچ تعجیل و فوریتی وجود ندارد و با توجه به چالشهای ریشهدار آن در منطقه چنین مذاکراتی میتواند بین ۵ تا ۷ سال بهطول بینجامد. البته فرض تیم بایدن این است که توانسته اند براساس توافق اولیه هم به یک آرامش نسبی در منطقه دست یابند و هم پیشرفت برنامهی هستهای ایران را متوقف کنند. از همین رو آنها تعجیلی در حل مسائل باقیمانده در مرحلهی سوم ندارند. ایالاتمتحده در این مرحله برای طولانی کردن تعهدات هستهای ایران حاضر است امتیازاتی را اعطا کند.
با توجه به محدودیتها و محذوریتهای منطقهای و همچنین برخی ملاحظات در سیاست داخلی کشورهای منطقه بهویژه ایران بعید بهنظر میرسد پس از تابستان ۲۰۲۱ فضای مذاکراتی و خوشبینی نسبت به آینده تداوم داشته باشد. درواقع آرامش زمستان تا تابستان ۲۰۲۱ حکم آرامش قبل از طوفان را خواهد داشت.از این نظر شاید باخت ترامپ باعث بروز حسرت هایی نسبت به عدم استفاده از فرصت های گذشته شود!