مالیات چه دادنی باشد و چه گرفتنی؛ پیآمد مبارکی در جامعه خواهد داشت و آن درگیر شدن آحاد درآمددار جامعه با چگونگی هزینه های دولتی و حساب کشی از دولت است.
آن سیصدهزار نفر میلیاردری که اثری از سوابقشان در اداره مالیات نیست، در حال حاضر به کار خود مشغولند و به کار دولت کار چندانی ندارند زیرا از مال و اموال آنان چیزی برداشت نمیشود و آنان بکار خود مشغولند و دولت بکار خود مشغول! لیکن زمانی که آن سیصدهزار نفر در تور مالیاتی قرار گرفتند و از مالشان مبالغی به غلط یا درست برداشت شد، زبانشان در مسایل اجتماعی و اقتصادی باز خواهد شد که دولت با پولشان چه کرده است؟
دولت محترم سخت مشغول گسترش تور مالیات گیری است و در تلاش است هر روز ماهیان بیشتری به داخل این تور بیاندازد لیکن باید بیاد داشته باشد این ماهیان زبان دارند و دستشان به دهنشان میرسد و به رسانه ها دسترسی دارند و بلدند حرف بزنند و صدایشان بلند خواهد بود! شاید زمانی که تعدادشان کم بود و حرفشان چندان منشاء اثر نبود لیکن زمانی که سیصدهزار نفر شدند دیگر نمی شود حرفشان را نشنیده گرفت. آنها پول، قوانین، دنیا و وظایف دولتها را خوب می شناسند و نمی شود آنها را سر دواند! آن گاه دولت محترم باید پاسخگوی محل خرج این مالیاتها باشد.
این پولها با پولهای نفت فرق دارد که ۲ میلیارد دلارش را دوستان بالا میکشند و امور به خیر و خوشی با حبس های کوتاه مدت پر مرخصی ختم به خیر و فراموش می شود! این پولها صاحب دارد و صاحب آن تا ابد چشمش بدنبال آنست که سرنوشت آن چه شد؟
دولت محترم چشمه کوچکی از سروصدای صاحبان پول را در موسسات اعتباری دید و مجبور شد سی هزارمیلیارد تومان از خزانه دولت بپردازد تا سرو صدا بخوابد لیکن در این مورد از دست آنها خلاصی نخواهد داشت. آنوقت دولت محترم برای هر کاری باید به این خیل عظیم و سایر مالیات دهندگان پاسخ گوید آن هم نه پاسخی از جنس پاسخهای ۴۰ ساله گذشته! باید به تک تک آنها توضیح داد که با پول آنها چه کرده اید؟ فعلا دولت و سازمان مالیاتی از وصول مالیات بیشتر سرخوشند لیکن زمان پاسخگوئی در مورد نحوه هزینه این پولها چندان دور نیست!
اگر به جهان بنگریم در هر کشوری که مالیات بیشتر است دولتها پاسخگو تر و شفاف ترند، دولت ما هم با گرفتن مالیات بیشتر باید در مورد پاسخگویی و شفافیت بسیاربیاموزد و تمرین کند.