همدلی زنجان– سخن گفتن ازتوسعه درشهرزنجان کمی جنسش متفاوت است!وشایدعلت آن هم به متفاوت بودن جنس همشهریان من است که حقیرنیزجزیی ازآنها هستم برمیگرد …مردمی نجیب و کم توقع.
درشهر زنجان قریب به اتفاق باید ازغم نوشت چراکه شنیده ها و اتفاقات این شهرازجنس غم است و ماباغم بزرگ میشویم و این چرخه به نسل های آینده انتقال می یابد و درآخر ما می مانیم و شهری که کوله بارش پرشده از غم هایی که کسی به دادش نمیرسد…
آری غم های زیادی داریم از اتفاقات پتروشیمی؛ لغومصوبه نیروگاه بادی؛ فرودگاه زنجان؛ اتوبان؛ گاوازنگ؛ عدم سرویس بهداشتی؛ بازگشایی پادگان، بیکاری، نبود صنایع بزرگ، گردشگری و… که حتی نوشتن درباره آنها هم آدمی را به گریه وا میدارد.
میدانیم که همه مسائل یک شبه حل نمیشود آنهم درایران که بورکراسی های زائد کمر توسعه را شکسته است! ولی آیا۱۰سال، ۲۰سال و…کافی نیست؟ پس برنامهریزی به چه معنی است؟
یا در نگاه مدیران این شهر برنامهریزی معنی ندارد؟ یا اینکه فکر میکنند فقط با ارائه آمار و… میتوانند خودشان را پشت این گونه مسائل استتار نمایند. چرا بعد گذشت چندین و چند سال شهر زنجان بعنوان مرکز استان توسعه به حق و شایسته خود دست نیافته است؟
چرا نیوجرسی و روشنایی اتوبان قزوین تا محدوده زنجان به اتمام رسیده ولی درمورد زنجان شاهد حرکت لاک پشتی آن هستیم؟ چرا باراجین قزوین (منطقه گردشگری)دارای ردیف بودجه میشود، ولی گاوازنگ هنوز مشکلات دستفروشها، حقوقی، و… را به رخ میکشد؟
و سالهاست منتظر توسعه آن هستیم فقط آمار، وعده و وعید…. چرا غم بازگشایی پادگان در دل ما زخمی کهنه است؟
چگونه است که مرکز استان نمیتواند چند سرویس بهداشتی در نقاط مختلف مرکز شهر ایجاد کند؟درحالی که هر روزه شاهد تبلیغ ورود گردشگری را به رخ مردم میکشند؟
درحالی که از زیرساختها خبری نیست! این درحالی است که هر روزه شاهد مسافران و گردشگرانی هستیم که بخاطر همین موضوع گلهمندند!! آیا موضوع ساخت سرویس بهداشتی هم نیازمند مصوبه مجلس را میخواهد؟
چگونه است جوانان این شهر بخاطر روزی حلال از خانواده و دیارخود کوچ کرده اند ولی پتروشیمی زنجان هنوز تکمیل نگردیده که هیچ بلکه شاهد عقب گرد آن هستیم.
چه کسی پاسخگوی کاهش ارزش پول سرمایه گذرانی است که به امید اشتغال جوانان این شهر سرمایه خود را صرف آن نموده اند؟ مهمترازآن چه کسی میخواهد اعتماد از دست رفته را به جوی بازگرداند؟
شهر زنجان بعنوان دیارغواصان دریا دل؛ چرا از المان و نماد این دریادلان خبری نیست؟
چرا از ایجاد کارخانجات و صنایع بزگ و مادر دراین شهرخبری نیست؟ مشکل کجاست؟ اگر ما مردم این شه رهستیم بفرمایند رفتارمان یا اخلاقمان را عین فرمایشاتشان اصلاح کنیم اگر مشکل ازجانب ما نیست پس چرا چنین اتفاق می افتد؟
خواهشا فقط پشت ژست مدیریتی آمار عجیب و غریب تحویل ما ندهند، همه ما برنج ۲۵ تومانی میخوریم.
هزاران غمی که طاقت گفتنش نیست…
به امیداصلاح و توسعه شهرمان زنجان…