تجربه کشورهای اسکاندیناوی درسهای زیادی برای آموختن به ایران امروز دارد. بسیاری از این راهحلها برای خروج از بحرانهایی که امروز در اقتصاد ایران با آنها مواجهیم قابل استفاده است.
تحسین الگوی اسکاندیناوی و نسخهپیچی برای تقلید از آن فقط سرگرمی سرِ گل قالیِ برخی اقتصاددانان وطنی نیست*. نخستوزیر کنونی دانمارک، در یک سخنرانی گفت: «میدانم که بعضیها در آمریکا اقتصاد دانمارک را نوعی اقتصاد سوسیالیستی تلقی میکنند. بنابراین لازم میدانم که یک نکته را روشن کنم، دانمارک از یک اقتصاد برنامهریزی شده سوسیالیستی فاصله بسیار زیادی دارد. (نظام اقتصادی) دانمارک،اقتصاد بازار است.»
موضوع راجع به سایر کشورهای اسکاندیناوی هم همینقدر روشن و از افسانهسرایی رفقا دور است. اما اقتصاد ایران در کنار کرهشمالی و ونزوئلا و چند کشور مشابه، اسیر یکی از بستهترین و کنترلشدهترین اقتصادها است.
در کشورهای اسکاندیناوی، دولت مالک ابزار تولید نیست. نه فقط کارخانهداری و شرکتداری نمیکند، بلکه دخالتی در برنامهریزی و کنترل بازار ندارد. وضع اقتصادی، حاصل برنامههای توسعه و بستههای ارائه شده توسط سازمان برنامه و بودجه و سامانههای راهاندازی شده توسط بانکمرکزی نیست، بلکه حاصل نوآوری و رقابت میان کارآفرینان و صنعتگران است. ارزانی و رفاه، حاصل قیمتگذاری دستوری و قوت تولید صنایع، نتیجه تعرفههای گمرکی بالا و لیست بلندبالای ممنوعیتهای صادرات و واردات نیست…
تجربه کشورهای اسکاندیناوی درسهای زیادی برای آموختن به ایران امروز دارد. بسیاری از این راهحلها برای خروج از بحرانهایی که امروز در اقتصاد ایران با آنها مواجهیم قابل استفاده است. کافی است با چراغ روشن یا دستکم با چشم باز فیل را دریابیم.
نقل میکنند که فیل در اتاق تاریکی بود و مردم در ظلمت شب به دیدنش رفتند. هرچند چیزی دیده نمیشد اما با لمس کردنحیوان هرکدام از چیستی «فیل» تصوری پیدا کرده بود. یکی دست بر دم فیل کشیده بود و آن را چون ریسمان توصیف میکرد. دیگری دست بر گوشش کشیده و آن را بادبزنی بزرگ تصور کرده بود. دیگری خرطوم و دیگری پای تنومند و دیگری شکم و دیگری عاج و الخ.
دنیای اقتصاد