1. اقتصادی
  2. اهمیت بینش اقتصادی برای اداره کشور

کد خبر: 21431

اهمیت بینش اقتصادی برای اداره کشور

پویا ناظران

این روزها نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری در حال مطرح شدن هستند. در بین این نامزدها، تخصص‌ها و تجربه‌های مختلفی می‌بینیم: توسعه سیاسی، دور زدن تحریم، مذاکره بین‌المللی، توسعه صنعتی، مبارزه با فساد، عملیات فریب، تکنولوژی‌های ارتباطی و غیره.

اما چیزی که بین اینها دیده نمی‌شه «بینش اقتصادیه». در هشت سال گذشته، نه رییس جمهور «بینش اقتصادی» داشت و نه معاون اولش، و نتیجه‌اش شد دلار ۴۲۰۰، واردات گوسفند با هواپیما، ممنوعیت قطعه کردن مرغ، و تشکیل کمیته رصد و پایش خرما!

لازم نیست رییس جمهور یا معاون اولش دکترای اقتصاد داشته باشند یا بیست سال به پژوهش و تدریس اقتصاد پرداخته باشند. اما لازمه که «بینش اقتصادی» داشته باشند. یعنی چی؟

یک مصداق «بینش اقتصادی» اینه که بفهمند ارزونی به رفاه منجر نمیشه، بلکه افزایش تولید به رفاه منجر میشه.

افزایش تولید، از یک طرف، از محل افزایش عرضه محصول به کاهش قیمت منجر میشه؛ از طرف دیگه، از محل افزایش تقاضا برای نیروی کار، به افزایش دستمزد منجر میشه. یعنی افزایش تولید نسبت دستمزد به قیمت کالا و خدمات رو افزایش میده، تا کارمند و کارگر بتوانند مرفه‌تر زندگی کنند.

رییس جمهوری که بینش اقتصادی نداشته باشه، فکر می‌کنه رفاه از قیمت ارزون بدست میاد، لذا برای مرغ و گوشت و خوراک دام و گندم و دلار و بنزین قیمت تعیین می‌کنه، منتها ارزونی دستوری به کاهش تولید منجر میشه و نتیجه‌اش میشه رکود و کسری بودجه، و نهایتا فقر، تورم و گرسنگی!

برعکس، رییس جمهوری که بینش اقتصادی داشته باشه مداخلات قیمتی رو حذف می‌کنه، و ستاد تنظیم بازار و سازمان حمایت رو تعطیل می‌کنه، تا سرمایه گذاری در تولید افزایش پیدا کنه.

مصداق دیگه «بینش اقتصادی» اینه که بفهمند تورم بخاطر گرونفروشی و احتکار نیست. تورم کاهش ارزش پوله. تو کشور گوشت و دلار گرون نمیشه بلکه ریال کم ارزش میشه. ریشه کاهش ارزش ریال هم در ترازنامه بانک مرکزیه. بانک مرکزی هم دو تا مشتری داره: دولت و بانکها.

رییس جمهوری که «بینش اقتصادی» داشته باشه می‌فهمه که سرمنشا تورم، کسری بودجه دولت و ناترازی وضعیت بانکهاست. لذا می‌فهمه پلمب کردن دکان کسبه و دستبند زدن به دست دلال ارز مسخره بازیه. همینطور می‌فهمه مادامی که سرمنشأ کسری بودجه یارانه‌های پنهان در قیمته، با افزایش مالیات، کسری بودجه جبران نمی‌شه، بلکه رکود تعمیق میشه و ثروت مردم به دست رانت‌خورها می‌افته.

مصداق دیگه «بینش اقتصادی» اینه که بفهمند رانت خوری در اقتصاد ما یک فساد سیستمیه. سیستمی بودن فساد به این معنیه که با دستگیر کردن و دادگاهی کردن افراد، مشکل حل نمیشه. برای مقابله با فساد سیستمی، باید ساز و کارها اصلاح بشن.

یکی از لوازم مقابله با فساد سیستمی اینه که معلوم بشه دست هر مسوولی تو جیب کیه. مثلا اگه معلوم بود دست نمایندگان مجلس تو جیب چه کسانیه، حیا می‌کردند و دیگه قیر رایگان رو تصویب نمی‌کردند.

رییس جمهوری که بینش اقتصادی داشته باشه، هم دنبال شفاف کردن عملکرد مالی نهادها میره، و هم پیگیر شفاف کردن گردش مالی مسوولان منتخب و منتصب میشه.

مشکلات اقتصادی کشور ساده‌اند. حلشون سیاستگذاری پیچیده‌ای لازم نداره. سر سوزنی بینش اقتصادی کافیه. اقتصاد ما مثل بیماریه که یک عفونت ساده داره، ولی به بیمارستانی مراجعه کرده که دکتر نداره، پرستارش آموزش ندیده، دارو‌هاش فاسد شده، و رییس بیمارستان مسوولیت نمی‌پذیره. اینکه وضع بیمار حاد شده بخاطر سختی درمان نیست، بلکه بخاطر ناکارایی بیمارستانه.

با «بینش اقتصادی» درست، میشه اوضاع اقتصادی کشور رو خیلی بهبود داد.

مجموعه دولت به متخصصان مختلفی نیاز داره. هم به مذاکره کننده نیاز داره هم به دور زننده تحریم؛ هم به توسعه سیاسی نیاز داره هم به توسعه صنعتی و …
اما کشوری که مشکل اصلیش تورم، بیکاری، و رکوده، بیش از هر چیزی، به رییس جمهور و معاون اولی نیاز داره که «بینش اقتصادی» داشته باشند. از سایر متخصصین میشه در سمت‌های دیگه استفاده کرد.

گزارش خطا / تخلف

نوع تخلف یا مشکل را مشخص کنید *
Select an option
توضیحات *
Fill out this field

تبلیغ در همدلی
خبر بعدی
بالگرد اورژانس زنجان، جان مصدوم جاده ای را نجات داد
خبر قبلی
علی لاریجانی کاندیدا می شود
مطالب مرتبط

ـ دیدگاه های ارسال شده، پس از تایید در وب سایت منتشر خواهد شد.
ـ پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
ـ پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آخرین اخبار
پربحث ترین اخبار
یادداشت
فهرست