در شرایطی که هر روز دامنه گرانیها افزایش پیدا میکند و قیمت هر کیلو گوشت به حدود ۸۰۰هزار تومان، نرخ مرغ به ۱۳۰هزار تومان و در کل قیمت اقلام خوراکی با رشد تورمی بالای ۱۰۰درصدی مواجه شده است، مسوولان دولتی با اعتماد به نفسی کاذب، اعلام میکنند اوضاع اقتصادی کشور و مردم مناسب است و رشد اقتصادی ۷درصدی محقق شده است!
این اظهارات در شرایطی از سوی دولتمردان اعلام میشود که اقلام اصلی مصرفی مردم، هر روز بیشتر از سفرههای آنان حذف میشود و مردم به جای مصرف گوشت و سایر مواد پروتیینی و لبنی اصلی، رو به مصرف برخی اقلام جایگزین ارزان قیمت و بیکیفیت آوردهاند. البته در واقع هیچکدام از شاخصهای اقتصادی بهبود را نشان نمیدهد.
حتی اگر فرض بگیریم که رشد اقتصادی ۷درصدی مورد ادعای دولت هم درست باشد، منافع برآمده آن تنها برخی افراد و جریانات خاص را دربر میگیرد و عموم مردم از آن بهرهمند نیستند. این وضعیت در اقتصاد بسیاری از کشورهای فقیر رایج است؛ اگر سیستم اقتصادی کشوری متوازن نباشد، ممکن است رشدی حاصل شود، اما منافع آن رشد، شامل همه مردم نمیشود.
از سوی دیگر باید دید این رشد اقتصادی چه منبعی دارد و آیا همراه با نفت یا بدون نفت است؟ این شاخصها، الزاما نشانه بهبود نیستند. مگر میشود رشد اقتصادی بالا در کشوری محقق شود، بعد تورم با یک چنین اعداد و ارقامی بتازد؟ آن هم تورمی که به صورت متراکم است؛ هر سال ۴۰درصد، یعنی طی ۲سال مردم با رشد ۸۰درصدی قیمتها مواجه شدهاند.
این اعداد هم منهای رشد قیمت کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم است که اغلب با رشدی بالای ۷۰درصد را تجربه میکنند. البته از این دولت توقع جز این نمیتوان داشت. دولتی که با وعدههای پر طمطراق روی کار آمد و امروز در برابر طرفدارانش شرمنده است. به هر دستاویزی چنگ میزند تا توجیهی برای مشکلات بنیادین اقتصادی بتراشد.
امروز شنیدم که آقای علمالهدی در تشریح مشکلات اقتصادی اعلام کرده که این توطئه برخی عوامل داخلی است که گرانیها تا این اندازه رشد کرده است! این افراد و گروهها، همانهایی هستند که در زمان دولت قبلی تندترین و شدیدترین انتقادات را نسبت به عملکرد اجرایی وارد میساختند و خطاب به مردم اعلام میکردند اگر رییسجمهور مورد نظر آنان روی کار بیاید، ریشه مشکلات خشکیده خواهد شد!!! اما امروز با گذشت بیش از ۷۰۰روز از عمر دولت مورد نظر آنان، اوضاع اقتصادی مردم نه تنها بهبود پیدا نکرده، بلکه آشفتهتر هم شده است.
مشخص است، هیچ توجیهی برای ناکامیهای اقتصادی وجود ندارد و ناچار هستند که مسائل را توجیه کنند. ارایه آمارهایی مانند رشد اقتصادی در راستای جلوگیری از ریزش طرفدارانشان مطرح میشود. اساسا دلیلی وجود ندارد در شرایطی که منطقه متشنج و پرتنش است، و در داخل تا این اندازه تغییر مدیران و جابهجایی افراد صورت میگیرد، اعلام شود، اقتصاد و معیشت مردم در امن و امان است؛ رشد اقتصادی بالاست و شاخصهای دیگر هم روبه بهبود است. این در حالی است که در داخل و خارج کشور هیچ نشانهای از سرمایهگذاری و بهبود وجود ندارد.
فراموش نکنید، شاخصهای اقتصادی در یک بستر آرام داخلی و خارجی رشد میکنند. تازه این آرامش، شرط لازم است و کافی نیست. شرط کافی سیاستها و تدابیر درست است که این دولت به دلیل بیتجربگی، ناکارآمدی و ضعف از آن بهرهمند نیست. اشاره میکنم به تمرکز دولت روی مساله حجاب که هنوز به عنوان اولویت مطرح است. در شرایطی که بسیاری از دهکها در کشورمان از داشتن یک سفره معیشتی حداقلی محروم هستند، دولت اولویت اصلی خود را حجاب قرار داده است!
طبیعی است که مردم در این شرایط از خود بپرسند چرا دولت به جای توجه و تمرکز بر موضوعات اقتصادی و معیشتی، تمرکز خود را بر بحث حجاب قرار داده است؟ طبیعی است وقتی اولویت اقتصاد نباشد، کشور هم تحریم باشد، مهمتر از همه فضایی تنشآلود در خارج و داخل کشور هم جریان داشته باشد، چگونه میتوان انتظار داشت که شرایط بهبود یابد؟ پرسش مهم در این شرایط آن است که مردم تا کجا میتوانند گرانیها را تحمل کنند و آیا خط قرمزی برای توان دهکهای محروم و متوسط میتوان متصور شد؟
در پاسخ به این پرسش میتوان گفت همین امروز مردم در این نقطه قرار دارند و دنبال بهانهای برای بیان اعتراضاتشان میگردند. ۴دهک پایینی جامعه در کنار فقر مطلق، دچار فقر غذایی هم هستند. یعنی زندگی برای آنها به مفهوم تلاش برای بقا بدل شده است. وقتی گروههای وسیعی از یک جامعه به مرحله تلاش برای حفظ بقا رسیده باشند، هر جرقهای میتواند بدل به یک چالش بزرگ شود. نهایتا باید تاکید کرد که دولت و سیستم مدتهاست از خطوط قرمز دهکهای محروم و متوسط گذر کردهاند./تعادل