نقطهای که اکنون در آن قرار گرفتهایم نقطه سخت و حساسی است. با این فرض که برای خروج از مرحله پاندمی لازم است حداقل ۷۰ درصد جمعیت کشور واکسن زده باشند، در کشور ما باید حدود ۶۰ میلیون نفر واکسن دریافت کنند. با احتساب هر نفر دو دوز، مجموعاً ۱۲۰ میلیون دوز واکسن نیاز است.
برابر آخرین آماری که وزارت بهداشت منتشر میکند حدود ۲۰ میلیون دوز واکسن به مردم تزریق شده و بنابراین همچنان ۱۰۰ میلیون دوز واکسن دیگر موردنیاز است. اگر روزی ۵۰۰ هزار دوز واکسن (که به نظر رقم بالایی محسوب میشود) تزریق شود، به شرط تامین آن، حدود ۲۰۰ روز یا هفت ماه طول میکشد تا واکسیناسیون کامل شود. حالا مساله دیگر این است که برابر گفتههای متخصصان، سطح آنتیبادی ایجادشده در نتیجه واکسیناسیون، بعد از شش ماه کاهش پیدا میکند و در نتیجه ضرورت تزریق دوز سوم هم وجود دارد.
علاوه بر این سویههای جدید بیماری و انواع جهشیافته ویروس هم در حال شیوع است مانند نوع «دلتا» که در کشور ما هم شیوع یافته یا نوع «لامبدا» که اخیراً در حال همهگیری است و گفته میشود بسیار خطرناکتر از سویههای پیشین است. با این حساب زمانی که ما به ماه هفتم برسیم، افرادی که در ماههای اول واکسن زدهاند باید دوباره واکسن دریافت کنند.
یعنی به نظر میرسد فرآیند واکسیناسیون کامل بین ۷ تا ۱۰ ماه طول بکشد و این طولانی شدن باعث میشود نتوانیم از وضعیت پاندمی خارج شویم.
درنتیجه، شرایط خاصی که اکنون مشاهده میکنیم ممکن است ادامه یابد.
حتی اگر نرخ مرگومیر ناشی از کرونا به نصف میزان موجود هم برسد یعنی باز هم تعداد فوتیهای روزانه حدود ۳۰۰ نفر خواهد بود. ممکن است بعضیها فکر کنند رسیدن از نرخ ۶۵۰ تا ۷۰۰فوتی روزانه به ۳۰۰ نفر یک دستاورد است اما همه ما میدانیم وقتی مثلاً یک هواپیما سقوط میکند و ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر در این حادثه کشته میشوند، عزای ملی اعلام میشود و اندوه بزرگی همه مردم را فرامیگیرد. اینکه هر روز در حد ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر از دنیا بروند، قطعاً یک بحران ملی است.
از طرفی چون آغاز واکسیناسیون از سنین بالا و گروههای در خطر آغاز شده است، در حال حاضر میبینیم که نرخ مرگومیر بیماران با سن بالا کاهش یافته و به جای آن نرخ مرگومیر جوانها بالا رفته است. یعنی فقط کمیت عدد نیست، کیفیت آن هم تغییر کرده است.
واقعیت این است که از نظر جامعه بسیار مهم است که این تعدادی که روزانه بر اثر بیماری فوت میکنند مثلاً در بازه سنی ۷۵ به بالا هستند یا در بازه سنی کمتر از ۵۰. مشاهدات مردم هماکنون نشان میدهد سن مردمی که فوت میکنند در چه بازهای قرار دارد.
در مقالهای که اوایل اردیبهشت سال جاری نوشتم، عنوان کردم که اگر به هر دلیلی دولت مستقر در موقعیتی قرار ندارد که بخواهد یک برنامه جامع واکسیناسیون اعلام کند، این بحث در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شود و به عنوان موضوع اصلی مورد مطالبه قرار گیرد.
ما اصلاً از موضوع رفاه مردم گذشتیم اما لااقل نامزدهای ریاستجمهوری بگویند که برای حفظ جان مردم چه خواهند کرد. در انتخابات ریاستجمهوری درباره همه چیز بحث شد اما درباره چگونگی گذار از این روزهای رعبآور بحثی نشد.
در حال حاضر اگر قرار باشد که کشور در یک بازه زمانی مثلاً فراتر از شش ماه به این وضعیت ادامه بدهد، لطمات بسیار بزرگی برای جامعه ایجاد شده و ما به یک جامعه افسرده و ماتمزده تبدیل خواهیم شد که اصلاً معلوم نیست این جامعه چگون خودش را بازسازی کند.
شرایط اقتصادی خوب نیست و مردم هم در حال از دست دادن عزیزانشان هستند و اگر قرار باشد این وضعیت ادامه پیدا کند، وضعیت بغرنج خواهد شد. اینکه بگوییم داریم تلاش میکنیم، شبانهروز کار میکنیم و به قول معروف پای کار هستیم خیلی خوب است اما باید یک برنامه مشخص به مردم اعلام و به آنها گفته شود که این شرایط قرار است ظرف چه مدت و چگونه خاتمه یابد. این یک مطالبه بسیار ابتدایی از سیاستگذار است. /تجارت فردا