ایالات متحده آمریکا، دیگر در هیچ موردی ، در مقیاس نظامی حاضر به مداخله گسترده در هیچیک از کشورهای خاورمیانه و به هر منظوری نخواهد شد. چنین هدفی دارای پیامدهای کلانی است. بس فراتر و گسترده تر از خروج بریتانیا در دهه ۶۰ سده ۲۰ از منطقه .
نخستین و سهمناک ترین پیامد رهاسازی نظامی آمریکا و بلکه ناتو از این منطقه ، افزایش توانایی مانور اسرائیل(اشغالگر) است. این دولت در رقابت با ترکیه ، خواهد کوشید ضمن پیوندهای تو درتو و رو به گسترش ، ایده تکوین ناتوی عربی-اسراییلی بر پایه سیستم ناتو و در همکاری و پیوستگی با آن تحقق بخشد.
البته سازو کار دستیابی به چنین هدفی در جهت تامین اهداف مشترک امنیتی، گام به گام ولی بی وقفه خواهد بود .اسرائیل بدین وسیله خواهد کوشید خلا ناشی از حضور آمریکا در منطقه را پر کند. این دولت از طریق ایجاد مناسبات گسترده امنیتی با کشورهای جنوب خلیج فارس و تکمیل خطوط دفاعی آنان ، ضمن برطرف ساختنعطش امنیتی آنان ، دسترسی به پایگاه های گرانبهای این دولت ها را جهت کنترل ایران تسریع نماید.
هم چنین خواهد کوشید تا از راههای گوناگون سیستمدفاعی آنان را با خود هماهنگ نموده و هم آن ها را در یک جهت قرار دهد. در این زمینه نفتالی بنت و بایدن به توافقات گسترده ای دست یافته اند . چنانکه در اوایل همین هفته ، شبکه تلویزیونی ۱۲ اسرائیل ، طرح پیشنهادی بنت به بایدن برای ایجاد یک ناتوی خاورمیانها ی از کشورهای عربی و در هماهنگی با ناتو را کسب کرد. در این طرح ، همگن شدن دادههای راداری و ماهوارهای شبکه نظامی برای مقابله با ایران در دستور کار قرار گرفته است.
هم چنین در همین راستا ،
نیروی دریایی آمریکا و اسرائیل در روزهای اخیر تمرینها و مانور مشترک از پیش اعلام نشدهای را در منطقه دریای سرخ آغاز کردهاند . این مانور با اطلاع و وجود پنهان ناظرین کشورهای عرب در حال انجاماست.
در همین ارتباط و در جهت تحقق توانمندتر شدن قدرت مانور اسراییل (اشغالگر) ،
شپیرو ، سفیر سابق آمریکا در اسرائیل ، به عنوان مشاور ارشد به تیم مقابله با ایران در وزارت خارجه این کشور پیوست.
به هر روی روز به روز ، بی تعطیلی پیمان ابراهیم بین اعراب- اسرائیل رو به گسترش است. طرح ناتوی خلیج(فارس) یکی از ابعاد وابسته به آن است.