حمله نظامی پوتین به کشور اکراین دراسفند ۱۴۰۰ رخدادی زنده درجریان است لذا روشن هست که پیامدهای آشکار و ناپیدای این حمله از هماکنون قطعی نیست، ولی با توجه به شواهدی که ازصحنه درگیری قابل رصداست میتوان درباره بازیگران سهگانه این درگیری این حدسها را مطرح کرد: پوتین میبازد، سرزمین ومردم اکراین به رغم مقاومت مردمی قهرمانانه دربرابر تجاوز پوتین آسیب جدی میبیند وبلوک غرب آسیب کمتری میبیند. درپایان و درچارچوب این ارزیابی به آثار ناخواسته این جنگ برای ایران اشارهای میشود.
هم اکنون شش روز ازحمله نظامی پوتین و مقاومت مردم اکراین میگذرد، براساس آثاری که درصحنه قابل رصد است به سه ارزیابی زیر میتوان نزدیک شد.
۱-از اندیشههایی که پوتین درسر داردخبر نداریم ولی به نظرمیرسد اگرهدف حمله ۱۷۰ هزار نفری ارتش او به قصد تغییررژیم اکراین بو این هدف هنوز به نتیجه نرسیده است. ولی این اتفاقات رخ داده است: زیرساختهای نظامی اکراین تخریب شدند، روسیه از درون خاک این کشور دارد راه زمینیاش را به آبهای دریای سیاه باز میکند، درشرق وجنوب این کشور چنداستان را به نفع روسیه آزاد میکند. دراین جنگ سه لایه پوتین علیه اکراین به دستاوردهایی درلایه نظامی این جنگ رسیده است (ضربه تجزیهای به کشور اکراین، تا این کشور دوباره هوس نکندعضو ناتو شود) ولی در لایه افکارعمومی وجنگ نرم پوتین بعنوان تجاوزگر به کشوراکراین از هماکنون بازنده این جنگ است.
همچنین درلایه اقتصادی این جنگ بدلیل تحریمهای بلوک غرب علیه روسیه، وضعیفبودن بنیانهای اقتصادتک محصولی روسیه احتمالا افزایش نارضایتی روسها، پوتین درلایه اقتصادی این جنگ هم ناکام خواهدماند.
۲-بازیگردوم این صحنه جنگ ششروزه دولت ومردم کشور اکراین هستند. ظاهرا برخلاف تصور اولیه پوتین پس ازحمله نظامی به این کشور مردم این کشور نه از دولتشان رویبرگرداندند و از آن مهمتر دربرابر تهاجم ارتش پوتین درپیش چشم جهانیان «دست به مقاومت» زدند. هم اکنون این مقاومت مردمی،الهامبخش مردم اروپا است و حمایت همه جانبه احساسات مردم اروپا راجلب کرده است. همچنین دولت اکراین که یک کمدین رئیس جمهور آن هست دربرابر حمله نظامی پوتین جانزده ودرحال مدیریت افکارعمومی، دیپلماسی، وساماندهی شهروندان به طرف پناهگاهها است. اگرچه قوای نظامی اکراین قادر نخواهندبود ازهمه خاک این کشور دفاع کند. ولی تاکنون از دوشهر خارکیف وکیف دفاع کردهاند و رئیسجمهور کمدین اکراین به شخصیتی محبوب تبدیل شده است. و مادرصحنه جنگ تاکنون شاهدشقاق جدی بین دولت وملت اکراین نبودهایم.
اکراین دراین جنگ به کشوری ازلحاظ اقتصادی ضعیف تبدیل میشودولی دولت وملت اکراین یک جبهه مقاومت الهامبخش دربرابر پوتینیسم تشکیل دادهاند. این نیروی مقاومت درآینده در برابر متجاوز پوتینی بالنده هست. پوتین در محاسباتش دریافت چنین سیلی را ازمردم اکراین پیشبینی نکرده بود.
۳-بازیگران سوم این صحنه جنگ،اتحاد اروپا وآمریکا است. این بلوک که قبل ازحمله پوتین به اکراین انسجام نداشت اشتهای درگیری مستقیم باپوتین را ندارد ولی با این حال چهار اقدام را انجام دادهاند: همه بازیگران این بلوک یک صدا پوتین را«متجاوز جنگی» به یک کشور دیگراعلام کردند، وجنگ رسانهای پوتین را مغلوبه کردند؛ قدرتهای اقتصادی بلوک غرب یکپارچه در تحریم اقتصادی روسیه پوتین شرکت کردند؛آلمان کشور قدرتمند اروپا که به روسیه در مراودات اقتصادی نزدیک بودهم اینک به آمریکا،انگلیس و فرانسه نزدیکتر شده است؛همه دولتهای اروپا که گفته میشد دولتهای رفاهی هستندو مثل دولت پوتین «اهل جنگ»نیستند درحال تقویت نظامی ارتشهای خود هستند ودرحال کمک به مقاومت مردم اکراین هستند. با این همه اقتصاد بلوک غرب هم دراثر تحریمهای روسیه وآثار این جنگ آسیب میبیندولی آسیبی که قابل مقایسه با آسیب اقتصادی به روسیه پوتین نیست.
بنابراین رخدادهای شش روزه فوق نشان میدهداگرصحنه جنگ به کشورهای اروپا کشیده نشود (که در آن صورت چارچوب این ارزیابی تغییرمیکند) به نظرمیرسدپوتین واقتصاد روسیه برنده این جنگ نیستند.
کشور اکراین بااینکه مقاومت مردمی غیر منتظرهای رابه جهانیان نشان دادولی بنیانهای اقتصادی وجغرافیایی این کشور ازناحیه تهاجم پوتین ضربه اساسی دریافت میکند(مگر اینکه بلوک غرب دربرابر تحمیل تغییرات جغرافیایی بر اکراین ازسوی پوتین بایستد که ازهم اکنون چنین نشانههایی ازسوی ناتو قابل رویت نیست). پوتین باحمله مستقیم به اکراین بدون درگیرکردن مستقیم اروپا درجهت وحدت اروپا ودولت آمریکا دربرابر خودش گام برداشت