اعداد نرخ فقر و وضعیت معیشتی گروههای پایین درآمدی و حتی طبقه متوسط از مرز هشدار عبور کرده است. خانوارهای ایرانی با سرعت بسیار بالا در حال از دست دادن رفاه هستند و طبقه متوسط جامعه در حال از بین رفتن است.
نرخ فقر در سال ۱۳۹۸ در حدود ۳۲درصد بوده و بیش از ۲۶میلیون جمعیت در کشور در زیر خط فقر قرار دارند.
همچنین پیشبینی میشود برای سال ۱۳۹۹ با رشد ۳۸درصدی خط فقر و رسیدن به عدد ۱۲۵۴هزار تومان برای هر فرد (بهطور متوسط در کل کشور) در حالی که در این سال در حدود یکمیلیون شغل نیز از دست رفته و درآمد خانوارها کاهش داشته، نرخ فقر نیز افزایش قابل ملاحظهای داشته باشد.
این موضوع به آن معناست که در بهترین حالت از هر سه نفر ایرانی، یک نفر زیر خط فقر مطلق زندگی میکند و در تامین مایحتاج زندگی دچار مشکل است.
این عدد نگرانکننده، زمانی بحرانیتر میشود که بدانیم در چنین شرایطی کودکان وضعیت به مراتب بدتری نسبت به سایر گروهها دارند.
در سال ۱۳۹۸ نرخ فقر در بین کودکان، ۳۸درصد (در مقابل ۳۲درصد نرخ فقر کل) بوده است. افزایش فقر در بین کودکان پیامدهای اقتصادی و اجتماعی به مراتب بالاتری برای اقتصاد نسبت به فقر سایر گروهها دارد که کاهش سرمایه انسانی و کاهش ضریب هوشی در کودکان دو مورد از مهمترین آنان است.
کودکان سرمایه انسانی آینده اقتصاد ایران هستند، گسترش فقر در بین کودکان، بیش از هر چیز باعث کاهش هزینههای آموزش آنان میشود و چهبسا بسیاری از کودکان را از تحصیل بازبدارد؛
بهطوریکه در سال ۱۳۹۷ و پیش از شیوع کرونا ۳/ ۱درصد از کودکان ۶ تا ۱۱ سال، بازمانده از تحصیل بودند که این ارقام پس از مجازی شدن آموزش در سال ۱۳۹۹ افزایش قابل ملاحظهای داشته است.
در کنار بازماندگی از تحصیل، فقر باعث کاهش کیفیت تحصیل کودکان نیز میشود. شیوع سوءتغذیه در میان کودکان ارتباط مستقیمی با کاهش ضریب هوشی آنان دارد.
فقر درآمدی باعث کاهش کالری دریافتی ایرانیان شده و میزان کالری دریافتی سرانه را در ایران کاهش داده است؛
بهطوریکه میانه کالری سرانه ایرانیان در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ به زیر مقدار ۲۱۰۰کیلوکالری (کالری مورد نیاز روزانه) رسیده است. در این میان، کودکان بیش از بزرگسالان آسیب می بینند.