ساختارها تغییر میکنند. اکنون برای مبارزه با این بیماری دولتها به میدان آمدهاند و این مبارزه هم در حال مشروعیت بخشیدن به حضور دولتها در زندگی مردم است. همانطور که شما هم اشاره کردید دولتها دارند نقش مهمتری پیدا میکنند. آنها باید نشان دهند که در حال اجرای انتظاراتی هستند که مردم از آنها دارند. در عین حال خیلی مهم است که دولتها شفاف باشند و اعتماد مردم را جلب کنند.
درست است که اکنون دخالت دولتها در زندگی مردم مشروعیت پیدا کرده ولی دولتها هم باید کارآمدی لازم را در ارائه خدمات مورد نیاز مردم داشته باشند. فقط در این صورت است که اعتماد افراد جامعه تقویت میشود. در غیر این صورت خطر از بین رفتن اعتماد مردم بهوجود خواهد آمد و این خود اثر منفی بیماری بر اقتصاد و زندگی مردم را تشدید میکند.
اکنون شیوع بیماری کرونا هم در طرف تقاضا و هم در طرف عرضه شوک منفی ایجاد کرده و توأمان عرضه و تقاضا را به طور قابل ملاحظهای کاهش داده است. اکنون برخی مشاغل خدماتی کاملاً مشتریان خود را از دست دادهاند. مثلاً در شرایط قرنطینه افراد دیگر به رستوران یا سفر نمیروند و این وضعیت در همه کشورها یکسان است. مردم باید اقداماتی که دولت انجام داده را تأیید کرده و آنها را مفید و لازم بدانند. در این صورت میتوان به این نتیجه رسید که شاید استمرار حضور پررنگتر دولت طرفداران بیشتری پیدا کند.
اگر بهخاطر داشته باشید در روزهای اول کرونا بسیاری از کشورها فکر میکردند که این بیماری مثلاً صرفاً به مرزهای سیاسی چین یا ایران یا ایتالیا گسترش مییابد ولی به هر حال گذر زمان نشان داد که چنین نیست. البته عوارض بیماری برای آنها که مسنتر هستند یا بیماری زمینهای دارند بیشتر است. با این حال در امریکا میبینیم که فقط مسنها از بین نمیروند بلکه تلفات در میان افراد جوان هم بالاست. افراد جوانی که به میزان کافی از تجهیزات پزشکی بهرهمند نیستند و به عبارتی دیگر از نظر اقتصادی در میان دهکهای پایین درآمدی قرار داشته و قادر به تأمین منابع مورد نیاز خود برای مقابله با بیماری کرونا نیستند.
بنابراین مسأله مقابله با کرونا جنبه اجتماعی هم پیدا کرده است که باید دید چه نتایجی بهدنبال خواهد داشت. در مجموع به نظر من اصلاً روشن نیست که بعد از کرونا دنیا چه شکلی پیدا خواهد کرد. آنچه در چین برای مقابله با کرونا اتفاق افتاد نمونه خوبی برای سنجیدن وضعیت کل دنیا نیست. چرا که درست است که چین توانست با سیاستهای بسیار شدید، بیماری را از بین ببرد ولی در همین کشور هم موفقیت فقط برای مهار بیماری در مرحله اول بوده است. همین حالا اگر نگاهی به وضعیت شانگهای بیندازید متوجه میشوید که در این کشور نیز دوباره بیماری در حال برگشتن است.
بنابراین تأکید میکنم که اگر تا حدود ۶۰ درصد جمعیت جهان به این بیماری مبتلا نشوند خطر آن هنوز پابرجاست مگر اینکه واکسنی برای آن کشف شود.