از قدیمالایام و در تمام متون جامعهشناختی از خوراک و مسکن و بهداشت [البته در کنار پوشاک] بهعنوان نیازهای اولیه انسان یاد میشود. براساس آمار در ایران هزینهٔ تامین [با کیفیت نسبتاً متوسط] هر سهٔ این نیازهای اولیه [مسکن. خوراک. بهداشت] با کشورهای اروپایی برابر و چهبسا گرانتر است.
امروزه در پایتخت و شهرهای بزرگ ایران خرید و اجارهٔ مسکن اگر از اکثر شهرهای اروپایی و آمریکایی گرانتر نباشد، ارزانتر نیست. هزینه و قیمت کالاهای مصرفی اعم از میوه و گوشت و حبوبات و خشکبار و… نیز تفاوت چندانی با کشورهای همسایه و اروپایی ندارد. در زمینهٔ بهداشت هم اگر کسی خواهان دریافت خدمات بهداشتی و دندانپزشکی باکیفیت است باید مبلغی بهاندازهٔ تقریبی کشورهای همسایه و اروپایی پرداخت نماید.
درآمد ماهیانهٔ یک کارگر صنعتی و کارگر روزمزد و اغلب کارمندان و معلمان و اکثریت کشاورزان و در کل بیش از شصت هفتاد درصد مردم ایران کمتر از دویست دلار در ماه است، حال آنکه متوسط دستمزد همتای آنها در اروپا و برخی کشورهای عرب همسایه بالای دو هزار دلار در ماه است و در همین کشور همسایه، ترکیه نیز متوسط درآمد ماهیانه از هزار دلار بیشتر است.
در کشورهای اروپایی مردم سکههای یک و دو یورویی همراه خود دارند که هنگام مواجهه با درخواست کمک ازسوی گدایان به آنها میبخشند. بهطور متوسط اگر یک متکدی در طول روز از ده نفر سکهٔ یک یورویی یا از پنج نفر سکهٔ دو یورویی دریافت کند در ماه حدود سیصد دلار درآمد خواهد داشت.
بر این اساس میتوان گفت در ایران تفاوت چندانی میان شاغل بودن و نبودن وجود ندارد و دستمزد دریافتیِ بخش اعظمی از مردم بهویژه کارگران و معلمان کمتر از متکدیان اروپاست.
اما در این میان قشر اندکی هم وجود دارد که درآمدی شبیه همتای غربی خود دارد. به عنوان مثال یک بسازبفروش که آپارتمان خود را متری بالای پنجاه میلیون تومان به فروش میرساند یا برای یک واحد آپارتمان صدمتری بیش از پانصد دلار کرایهٔ ماهیانه دریافت میکند یا پزشک متخصصی که برای یک عمل جراحی دهها میلیون تومان طلب میکند.
دستمزد روزانهای که از مشتریانش در مطب شخصی دریافت میکند، گاهی بیش از پانصد یورو در روز است، درآمدی همسان و چهبسا بسیار بیشتر از همکار غربی خود دارد.
براساس چنین الگوی مدیریتی در کشور دو طبقهٔ مجزا شکل گرفته است که فاصلهٔ طبقاتیشان روزبهروز درحال بیشتر شدن است. در یک سو اکثریت جامعه که درآمدی کمتر از گدایان اروپا دارد اما برای تأمین نیازهای اولیه مجبور است بهمانند شهروند اروپایی هزینه کند و در سوی دیگر برخی دلالان و رانتخواران و جراحان و متخصصان پزشکی و برخی وکلا و ورزشکاران حرفهای و سلبریتیهای تلویزیونی و بسازبفروشهایی قرار دارند که درآمدی بسیار بیشتر از همتای اروپایی خود دارند و اغلب هم از پرداخت مالیات معافند و یا فرار مالیاتی کلان دارند.