نیمی از داوطلبان کنکور ۱۴۰۰ انتخاب رشته نکردند. برخی از این افراد ترجبح دادند، جای ورود به دانشگاه وارد فضای کار شوند. این در حالی است که تا همین بهار ۱۴۰۰ که جمعیت بیکاران کشور ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بوده است. متقاضیان ۱۸ ساله کار میگویند تحصیل، فرصت زودتر به درآمد رسیدن را از آنها میگیرد.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران جمعیت ۱۵ ساله و بیشتر فارغالتحصیل آموزش عالی در بهار ۱۴۰۰، بیش از ۹۰۰ هزار نفر بودند. یعنی فارغالتحصیلانی که مدرک آنها نتوانسته برای آنها درآمد داشته باشد. در واقع سهم جمعیت شاغل ۱۵ ساله و بیشتر فارغالتحصیل آموزش عالی از کل شاغالان تنها حدود ۲۵ درصد بوده است.
در سالهای گذشته این موضوع قابل پیشبینی بود که بالاخره افراد متوجه میشوند صرف گرفتن مدرک برای آنها درآمد نمیآورد. بازار کار در شرایطی که آمار بیکاری بالاست، با هجوم افراد بیکار بیشتر و مشخصا نیروی کار غیرماهر مواجه میشود.
ورود افراد غیرماهر جدید میتواند دستمزد نیروی کار غیرماهر قبلی را به صورت غیررسمی کمتر کند. درست است که قانون بازار کار داریم اما همیشه آنچه اجرا میشود مطابق با قانون نیست.
با تفکری که اقتصاد کشور اداره میشود هیچ گریزی از این وضعیت نداریم. وضعیت همچنان وخیمتر میشود. اگر میخواهیم وضعیت بهتر شود باید طرز تفکرمان را عوض کنیم. نیاز است که کشور با دنیا ارتباط داشته باشد.
در کنار تولید باید مبادله صورت گیرد. برای مبادله هم باید به بازار جهان نگاه کرد نه اینکه خود را به افغانستان و عراق محدود کنیم. تغییر باید در سطوح بالاتر انجام شودِ؛ نه اینکه چند استخدامی صورت گیرد. چنین تصمیمهایی مشکلات کشور را حل نمیکند.